بیش از صد سال پیش، نیچه با قلمی کوبنده و رسا، سرنوشتی محتوم را برای اروپا پیشبینی میکند: نیهیلیسم یا نیست گرایی! “نیستگرایی یعنی چه؟ این است که برترین ارزشها، ارزش خویش را از دست میدهند. هدفی در کار نیست یا “چرا” را پاسخ نیست.” او ادعا میکند که در آینده هیچچیز برای اروپا معنا پیدا نمیکند و این را بحران اساسی آینده میداند و معتقد است که تا کنون معنای زندگی را مسیحیت برای اروپا تعریف میکرد و حال این سیستم باور در اروپا رو به افول است. ” آن زمان رسد که تقاص دو هزار سال که مسیحی بودهایم پس دهیم: آن وزنه سنگین را از دست بدهیم که بدان زنده میماندیم” و بهاینترتیب، نیچه اروپا را به چالش میکشد تا بدون نیاز به مسیحیت، معنایی نوین خلق کند.
آن زمان رسد که تقاص دو هزار سال که مسیحی بودهایم پس دهیم: آن وزنه سنگین را از دست بدهیم که بدان زنده میماندیم
نیچه
گویا اروپا ( البته فقط هم مختص اروپا و غرب نیست) در راه این چالش، سخت شکستخورده و در هم کوفته شده است. بعد از اینکه اخبار پیوستن جوانان اروپایی به داعش، شگفتی زیادی ایجاد کرد و ذهن را غلغلک میداد تا بتواند برای آن توضیحی پیدا کرد، اخباری مبنی بر این انتشار یافت که بازی عجیبی تحت عنوان نهنگ آبی ساختهشده که کاربران آن موظفاند برای عبور از مراحل بازی، اقداماتی شدیداً سادومازوخیستی را انجام داده و دستآخر برای اتمام بازی، خودکشی کنند (فراموش نکنید که در دل هر خودآزاری یک دگرآزاری نیز نهفته است).
چیزی که ذهن را بیش از همه به اعجاب میکشاند نه ساخت این بازی، که طرفدار داشتن آن است و از همه مضحکتر اینکه سازنده بازی دانشآموخته روانشناسی است. نیچه که بر این باور بود فلاسفه و روانشناسان آینده، بار معنادهی را در زندگی بر دوش خواهند کشید، اگر زنده بود و این وقایع را میدید حتماً برای بار دوم به جنون کشیده میشد.
نیاز به توضیح اضافه نیست که چطور دنیای مدرن در راه معنادهی به افراد شکستخورده است. روانشناس سازنده بازی ادعا دارد رسالتش از ساخت این بازی حذف پسماندهای زیستی و پالایش جامعه بوده است. فقط همین یک جمله کافی است تا گرایشهای سادیستی، خود بزرگبینانه و به اصطلاحِ روانکاوان، تثبیت در مرحله رشدی مقعدی فرویدی را در سازنده بازی ببینیم.
او با مهارت زیادی این تمایلات خود را به نوجوانان بیدفاعی که هنوز هویت خودشان را پیدا نکردهاند، فرافکنی(به همراه جابجایی) کرده و درنهایت درحالیکه از این اتفاق لذت میبرد آن را بهراحتی عقلانی سازی میکند.
این جوان ۲۲ ساله و نوجوانان شرکتکننده در این بازی شاید گناهی نداشته باشند اما این موضوع توحش فروخورده زندگی متمدنانه و نیستگرایی پنهان در قرن حاضر را به خوبی نمایش میدهد و به مثابه یک زنگ خطر عمل می کند. اگر قضاوت و بدگویی هم وجود دارد همان پیشبینی نیچه نسبت به آینده اروپا و جهان است.
اگر نگاهی ضد غربی دارید و از این نوشته سخت خوشحال شدید، کافی است قربانیان این بازی در کشورهای مختلف را بررسی کنید. جای خالی کسی مثل ولتر و شعار معروفش خالی است: “این رسوایی را از میان ببرید”
دکتر بهروز هاشمی
منابع:
- اراده معطوف به قدرت، فردریش نیچه، ترجمه محمد باقر هوشیار، چاپ هفتم، ص۶۴ نوشته دو
- اراده معطوف به قدرت، فردریش نیچه، ترجمه محمد باقر هوشیار، چاپ هفتم، ص۷۴ نوشته ۱۲
- تاریخ فلسفه ویل دورانت، عباس زریاب خوئی، چاپ ۲۴، فصل ولتر، ص ۲۱۴