ارتقاء سلامت روانانسانگرایی و روانشناسی مثبتبهداشت روانسبک زندگیمکاتب روانشناسی

موانع شادی – قسمت سوم

موانع شادی از نگاه روانشناسی مثبت

این مقاله، قسمت سوم از مقاله “موانع شادی از نگاه روانشناسی مثبت” است. برای مطالعه قسمت اول به لینک زیر مراجعه نمایید.
موانع شادمانی از نگاه روانشناسی مثبت – قسمت اول
این مقاله، قسمت سوم از مقاله “موانع شادی از نگاه روانشناسی مثبت” است. برای مطالعه قسمت دوم به لینک زیر مراجعه نمایید.
موانع شادمانی از نگاه روانشناسی مثبت – قسمت دوم

رابطه هیجان‌های سازگارانه ولی پریشان‌ساز با شادی

ما به‌عنوان گونه‌ای از موجودات زنده به نحوی تکامل یافته‌ایم که برای داشتن برخی هیجان‌های پریشان‌سازمثل اضطراب، افسردگی، حسادت و خشم در برخی شرایط طراحی شده‌ایم، زیرا این واکنش‌ها برای پیشینیان ما سازشی بوده‌اند (باس، ۲۰۰۰). گذشتگان ما هنگام رویارویی با برخی خطرها یا تهدیدها (مثل مارها یا جدا شدن از پدر یا مادر) دچار اضطراب می‌شدند. این امر آنان را برمی‌انگیخت تا از تهدید دوری جویند و زنده بمانند. آنان به هنگامی‌که جایگاه قدرت خود در سلسله‌مراتب اجتماعی یا روابط نزدیک را از دست می‌دادند دچار افسردگی می‌شدند. این امر دیگران را در گروه برمی‌انگیخت که با آنان چالش نداشته باشند و یا به آن‌ها حمله نکنند و لذا زنده می‌ماندند. آنان، همانند ما، وقتی با بی‌وفایی همسر روبه‌رو می‌شدند حسادت را تجربه می‌کردند. این امر آنان را برمی‌انگیخت که هوشیار باشند و از همسر خود حمایت کنند تا این‌که فرزندانشان بتوانند زنده بمانند. آن‌ها هنگامی‌که برای دستیابی به هدف ارزشمندی مثل غذا یا امور جنسی به مانع بر می‌خوردند خشمگین می‌شدند. این آنان را برمی‌انگیخت که مانع را از سر راه خود بردارند و لذا زنده می‌ماندند. ما این میراث هیجان پریشان‌ساز را از پیشینیانمان به ارث برده‌ایم، زیرا برای آنان جنبه‌ی سازشی داشت. به‌این‌ترتیب، همه‌ی ما این پیش‌آمادگی را داریم که در رویارویی با تهدید، احساس اضطراب؛ به دنبال از دست دادن، احساس افسردگی و در واکنش به بی‌وفایی احتمالی، احساس حسادت و در پاسخ به مانع، احساس خشم کنیم. این میراث هیجانی پریشان‌ساز مانع شادی است. پیشرفت‌های حاصل در روان‌درمانی، به‌ویژه درمان‌های شناختی- رفتاری شیوه‌های درمانی نظام‌دار برای اداره هیجان‌های پریشان‌ساز از طریق ایجاد تغییر در نحوه‌ی تفکر، اقدام و اداره‌ی روابط، راه‌هایی را پیشنهاد می‌کنند (کار، ۲۰۰۰؛ ناتان و گرمن، ۲۰۰۲).

برای افسردگی، از شرایط پریشان‌ساز اجتناب کنید. اگر مقدور نبود، توجه خود را به جنبه‌های ناپریشان ساز موقعیت متمرکز کنید. اگر این هم میسر نبود از کسانی‌که موجب ناراحتی شما می‌شوند به‌طور جدی بخواهید به‌نحوی رفتار کنند که فشار روانی کمتری را موجب شوند. اگر احساس می‌کنید که دارید افسرده می‌شوید، تفکر بدبینانه و کمال‌گرایانه را به چالش طلبید و به سراغ شواهدی بروید که به شیوه‌ای خوش‌بینانه به هر موقعیت معنا می‌بخشد. سطح فعالیت خود را با پرداختن به ورزش منظم بالا ببرید و رویدادهایی را برنامه‌ریزی کنید که برایتان برانگیزنده و خوشایند هستند. به‌طور منظم با دوستان نزدیک و اعضای خانواده که می‌توانید برای دریافت حمایت اجتماعی روی آن‌ها حساب کنید، ملاقات داشته باشید.

برای اضطراب، با تفکر تهدیدمدار مبارزه کنید و به جستجوی شواهدی بپردازید که از راه‌های کم تهدید موقعیت‌های پریشان‌ساز را تفسیر می‌کنند. با وارد شدن فعالانه در موقعیت‌هایی که شما را می‌ترسانند و ماندن در آن‌جا برای مدت‌زمانی که اضطرابتان برطرف شود، شجاع بودن را تمرین کنید. زمانی‌که به این چالش‌ها دست می‌زنید از دوستان نزدیک و اعضای خانواده بخواهید از شما پشتیبانی کنند و موفقیت شما را جشن بگیرند. با تمرین مهارت‌های کنار آمدن مانند تجربه‌های آرمیدگی، گوش دادن به موسیقی آرام‌بخش و مانند آن، برای این چالش‌ها آماده شوید.

برای خشم، از موقعیت‌های خشم‌برانگیز دوری‌کنید. اگر مقدور نشد، به جنبه‌های ناپریشان‌ساز موقعیت تمرکز کنید. اگر این حمایت هم میسر نشد قرص و محکم از کسانی‌که با ناراحتی باعث ناراحتی شما می‌شوند بخواهید به شیوه‌ی ملایم‌تر رفتار کنند. اگر احساس کردید که دارید خشمگین می‌شوید، خودتان را از موقعیت کنار بکشید و اجازه بدهید سطح انگیختگی فیزیولوژیکی شما کاهش یابد تا بتوانید مؤثرتر فکر کنید. زیرا وقتی‌که بر اثر خشم، ترس یا هیجان از لحاظ فیزیولوژیکی بسیار برانگیخته‌ایم نمی‌توانیم به نحو مؤثر بیندیشیم. سپس سعی کنید نقطه‌نظر شخص دیگر را بشنوید، بفهمید و با او هم‌دلی کنید. این امر ممکن است به شما امکان دهد دریابید که در اصل موردی برای خشمگین شدن وجود ندارد، یا اگر هم وجود دارد، بهتر می‌توانید راه‌های سازنده‌تری را برای فرونشاندن خشم پیدا کنید.

منبع:

کتاب: روان شناسی مثبت: علم شادمانی و نیرومندی های انسان
نویسنده: آلن کار
مترجم:حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی زند ، باقر ثنائی 

مارتین سلیگمن بنیانگذار روانشناسی محسوب می‌شود. بخشی از سخنان جالب او را در این لینک بخوانید.
برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پژوهش