کتاب اخلاق اسپینوزا
کتاب اخلاق اسپینوزا : گرانبهاترین اثر فلسفه جدید به طرز هندسی نوشته شده است تا اندیشه را مانند براهین اقلیدسی ثابت و روشن سازد؛ ولی این عمل یک ایجاز و درهم فشردگی معضلی بار آورده است که برای هر سطر کتاب یک شرح کشاف لازم است. فلاسفه سکولاستیک نیز افکار خود را به همین روش بیان میکردند ولی اینطور فشرده و موجز نبود و چون نتیجه قبلاً معلوم بود چندان اشکال و ابهام تولید نمیکرد.
دکارت این فکر را تلقین کرده بود که فلسفه هنگامی صحیح و درست خواهد شد که مانند ریاضیات ثابت شود؛ ولی هرگز این فکر را عملی نکرده بود. اسپینوزا با یک ذهن ریاضی که با هر روش محکم علمی محسوب میشود، فکر دکارت را تعقیب کرد، در حالی که تحت تأثیر اکتشافات کپرنیک و کپلر و گالیله قرار گرفته بود. نتیجه این کار در نظر اذهان سست، تمرکز بیهودهای است که در ماده و صورت انجام گرفته است؟
ما خودمان را اینطور تسلی میدهیم که این فلسفه هندسی یک بازی شطرنج مصنوعی فکر است که در آن اصول متعارفه و تعاریف و تضایا و براهین مانند شاه و فرزین و فیل و رخ و پیاده به کار رفته است و سپینوزا به این وسیله خود را در گوشه عزلت مشغول ساخته است. نظم و ترتیب با اذهان ما سازگار نیست؛ ما دوست داریم که در عالم خیال بدون مقصد معینی راه برویم و از رویاها و احلام خود یک فلسفه موقتی ناپایدار بسازیم. ولی اسپینوزا میخواست هرج و مرج غیرقابل اغماض جهان را به وحدت و نظم مبدل کند، وی آن قدر که برای درک حقیقت به جوع البقر گرفتار بود، تشنه زیبایی نبود. هنرمند در نظر او معماری است که از اندیشه بنائی بسازد که دارای کمال صورت و تناسب باشد.
اصطلاحات اسپینوزا
همچنین دانشجوی جدید درباره اصطلاحاتی که سینوزا به کار برده است، دچار سرگردانی میشود. چون به زبان لاتین مینوشت مجبور بود که افکار جدید را با اصطلاحات فلسفه سکولاستیک و قرون وسطی بیان کند. برای فلسفه اصطلاحات و عبارات قابل فهم دیگری وجود نداشت. آنچه را که ما امروز حقیقت ماهیت (Reality, Essene) میگوییم، او ذات و جوهر (Substance) میگفت. آنچه امروز (تمام Complete ) خوانده میشود او (کامل Perfect) می خواند؛ آنچه را ماشین (Object) میخوانیم او صورت (Ideal)میگفت. به جای باطنی و درونی (Subjectively) عینی (Objectively) و به جای عینی (Objectively) صوری (Formally) استعمال میکرد. اینها موانعی هستند که ضعفا را میترسانند ولی نیرومندان را تشویق میکنند.
نثر کتاب
خلاصه، اسپینوزا را نباید خواند، بلکه باید به دقت تحقیق و بررسی کرد، باید به آن همان گونه نزدیک شد که به هندسه اقلیدس نزدیک میشوند؛ در این کتاب دو پست صفحهای یک عمر اندیشه بدون کوچکترین نظر سطحی و بیفایده، گنجانیده شده است. اگر یک دوره به سرعت آن را خواندید، خیال میکنید که به عمق آن پی بردهاید، در این کتاب فلسفی کوچکترین چیزی که بتوان آن را کنار گذاشت وجود ندارد. هر قسمتی مربوط به قسمت ما قبل است، هر جمله ای که به نظر روشن و یا بیفایده میرسد ممکن است اساس یک مساله منطقی مهم باشد.
شما هیچ قسمت مهم را نمیتوانید به دقت دریابید مگر آنکه تمام کتاب را به دقت و از روی فکر خوانده باشید، ما نمیخواهیم مثل «یاکوبی» با هیجان مبالغهآمیز بگویم که «اگر کسی یک جمله از کتاب اخلاق اسپینوزا را نفهمیده باشد، تمام آنرا نفهمیده است.» اسپینوزا در قسمت دوم کتاب خود میگوید: «در اینجا بدون تردید خواننده دچار سرگردانی میشود و برای تجهیز خود میخواهد خیلی از چیزها را به یاد بیاورد؛ از این جهت تقاضا میکنم که آرامی با من بیاید و تا تمام کتاب را نخوانده است، حکمی نکند.»
کتاب اخلاق اسپینوزا را یکباره مخوان، بلکه به تدریج و در جلسات متعدد مطالعه کن، پس از آن که تمام کردی برای فهم آن مطالعه آن را از سر بگیر. بعد برخی از شروح آن را مطالعه نما؛ ماننده Spinoza تألیف پولوک و «تحقیق در باره سپینوزا» اثر مارتینو و بهتر آن است که هر دو را بخوانی. پس از آن بالاخره دوباره کتاب اخلاق اسپینوزا را بخوان که در این صورت آن را کتاب جدیدی خواهی یافت. پس از آنکه دوباره آن را به آخر رساندی تا ابد شیفته و دلباخته فلسفه خواهی بود.
منبع
کتاب: تاریخ فلسفه
نویسنده: ویل دورانت
مترجم: عباس زریاب خویی