ارتقاء سلامت روانسبک زندگیسرگذشتمتفکران بزرگمکانیزمهای دفاعی و خطاهای شناختی
نیچه و الکل ، در زندگی شخصی و فلسفه
الکل به مثابه اجتناب از رنج
در این نوشته به قلم آلن دو باتن سعی شده رابطه نیچه و الکل در زندگی شخصیاش بررسی شود. در ادامه با نظرات نیچه در مورد الکل آشنا میشوید.
نیچه و الکل
و اصلاً تصادفی نبود که نیچه از ما میخواست هرگز میگساری نکنیم.
مادر عزیز!
امروز به تو نامه مینویسم تا از یکی از ناخوشایندترین و دردناکترین رویدادهایی بگویم که باعثوبانی آن بودهام. در واقع، بسیار بد رفتار کردهام و نمیدانم آیا میتوانی مرا ببخشی یا نه. با قلبی گرانبار و با بیشترین بیمیلی قلم خود را برمیدارم، بهویژه وقتی به گذشته و زندگی خوشایند ایام تعطیلات عید پاک فکر میکنم، دورانی که هرگز هیچ ناسازگاریای آن را تباه نکرد. یکشنبهی قبل مست شدم، و هیچ بهانهای ندارم غیر از اینکه بگویم از ظرفیت خود آگاه نبودم و شب تقریباً عصبی و هیجانزده بودم.
فریدریش هجده ساله، پس از نوشیدن چهار گیلاس آبجو در عمارت انتبورگ نزدیک مدرسهاش در بهار ۱۸۶۳، این نامه را به مادرش نوشت. چند سال بعد در دانشگاههای بن و لایپزیک، از علاقه همکلاسیهایش به الکل احساس ناراحتی میکرد: «اغلب از طرز ابراز اخوت در باشگاه بسیار نفرت دارم… بهسختی میتوانم برخی افراد را تحمل کنم، به علت مادهگرایی آبجویی آنها»
نیچه و الکل در بزرگسالی
این رویکرد در سراسر زندگی دوران بزرگسالی نیچه باقی ماند و رابطه نیچه و الکل هیچگاه درست نشد. نوشیدنیهای الکلی برای من خوب نیستند؛ یک جام شراب یا آبجو در روز کاملاً کافی است که زندگی را برای من به «جهان اشکها» تبدیل کنند – مونیخ جایی است که در قطب مخالف من زندگی میکند.
او شکایت میکرد که «چقدر آبجو در هوش آلمانی هست!» «شاید نارضایتی اروپا در دوران معاصر بهاینعلت است که اجداد ما، بهویژه در قرونوسطی، به مشروب علاقهمند بردند… قرونوسطی یعنی مسمومیت اروپا از الکل»
در بهار ۱۸۷۱ نیچه با خواهرش برای گذراندن تعطیلات به هتل دو پارک در لوگانو رفت، صورتحساب هتل از ۲ تا ۹ مارس نشان میدهد که نیچه چهارده لیوان شیر نوشیده است.
توصیههای نیچه در مورد میگساری
این چیزی بیش از ذائقهی شخصی بود. نیچه به هر کس که میخواهد خوشبخت باشد، بهشدت توصیه میکند که هرگز نوشیدنی الکلی ننوشد. هرگز.
نمیتوانم بهتمامی طبایع روحانیتر با جدیت بسیار توصیه کنم که مطلقاً از میگساری دوری گزینند. آب کافی است.
تاثیر الکل از نگاه نیچه
چرا؟ زیرا رافائل برای فرار از حسادتش در اوربینو در سال ۱۵۰۴، میگساری نکرده بود؛ و یاد گرفته بود چگونه نقاش بزرگی شود. زیرا استندال هم در سال ۱۸۰۵ برای فرار از ناامیدیاش درباره مردی که آفریده شده بود تا فرماندار باشد میگساری نکرده بود؛ او این درد را هفده سال باغبانی کرد و در ۱۸۲۲ در باب عشق را منتشر ساخت:
اگر اکراه دارید که رنج خود را حتی یک ساعتت کنید و دائماً از هر نوع بدبختی ممکن حذر میکنید. اگر هرگونه بدبختی و رنج را شر منفوری میدانید که باید نابود شود (چون ضعفی در زندگی است)، در آن صورت (شما در قلب خود) پیرو مذهب راحتطلبی هستید. متأسفانه شما موجودات راحتطلب و سادهلوح چیز زیادی درباره شورونشاط انسان نمیدانید! زیرا خوشبختی و بدبختی و خواهر دوقلو هستند که با هم بزرگ میشوند. یا در مورد شما با هم کوچک میمانند.
پی نوشت: طبق فلسفه نیچه ما باید رنج زندگی را همانطور که هست بپذیریم تا پخته و قوی شویم و تا بتوانیم به سمت رشد حرکت کنیم. هر گونه اجتناب از مواجهه با رنج ما را از مسیر رشد دور میکند. برای همین نیچه الکل را عمیقا مخالف رشد و قوی شدن شخصیت میدانست و آن را یکی از بدترین انواع اجتناب میدانست. این فلسفه در درمانهای جدید روانشناختی از جمله اکت به آن پرداخته شده است.
منبع
کتاب: تسلی بخشیهای فلسفه/ قسمت نیچه و الکل
نویسنده: آلن دوباتن
مترجم: عرفان ثابتی