مکانیزم دفاعی جابجایی
گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری

مکانیزم دفاعی جابجایی در جامعهی ما بهوفور دیده میشود. ازآنجاکه افراد توانایی ابراز هیجانات خود را به دلایل مختلفی از قبیل قرار داشتن در موضع ضعف، خجالت، عدم جرئتمندی و… از دست میدهند سعی میکنند هیجانات پرخاشگرانه و نامطلوب خود را به شیء یا فرد ضعیفتری منقل کنند. رانندگی پرخاشگرانه و مشت کوبیدن به فرمان نمونههایی از این دفاع هستند.
اگر چیزی که تکانه نهاد را ارضا میکند در دسترس نباشد، امکان دارد فرد آن تکانه را با چیز دیگری جابجا کند. به این مکانیزم دفاعی جابجایی نامیده میشود. برای مثال، کودکانی که از والدین خود نفرت دارند یا بزرگسالانی که از مدیران خود بیزارند، اما به خاطر ترس از تنبه شدن میترسند خصومت خود را ابراز کنند، شاید این پرخاشگری را به فرد دیگری جابجا کنند. امکان دارد کودکی خواهر یا برادر کوچکتر خود را کتک بزند، یا فرد بزرگسالی بر سر سگ فریاد بکشد. در این نمونهها، موضوعی که تهدیدکننده نیست جایگزین موضوع اصلی تکانه پرخاشگری شده است. بااینحال، موضوع جایگزین، بهاندازه موضوع اصلی تنش را کاهش نخواهد داد. اگر شما درگیر تعدادی جابجایی باشید، مخزن تنش تخلیه نشده و انباشته میشود و برای یافتن راههای جدید کاهش دادن آن تنش، تحریک میشوید.
گاهی دیده میشود غرایز خود را به نوع متفاوتی ارضا میکند. مردی که در ارضای نیاز جنسیاش شکست میخورد به پرخوری دست میزند یا افراد در مواجهه با شکست عاطفی از یک فرد، فرد دیگری را جایگزین میکنند. افرادی که تکانههای زنا با محارم دارند، سعی میکنند فرد دیگری را جایگزین کنند که به عشق ممنوعهشان شباهت دارد.
از جابهجائی میتوان استفادهی نسبتاً انطباقی و مناسب هم کرد. بهطور مثال فردی که تکانههای پرخاشگرانه دارد آن را با شرکت در ورزشهای رزمی جابهجائی میکند. یا نمونه جالبتر فردی است که از شکنجه کردن مردم لذت میبرد ولی راهی برای ارضای این تکانه پیدا نمی کند، برای همین دندانپزشک میشود تا هنگام انجام کارش تکانههایش تخلیه شود. هرچند که شرکت در چنین فعالیتهایی تعارضات درونی را برطرف نمیکنند اما تنش را به خوبی بهطور موقت کاهش میدهد. فروید معتقد بود تمدن بر پایه جابهجائی لیبیدو یا انرژی حیات از چیزی به چیز دیگر استوار است. اگر مکانیزم دفاعی جابجایی روی چیزی متمرکز شود که برای جامعه و بشر سودمند باشد، مثل هنر، نویسندگی و معماری والایش اتفاق میافتد که در پستهای دیگر به آن پرداختهشده است.
جالبه
احساس می کنم جابه جایی صورت گرفته