
ویکتور امیل فرانکل روانپزشک و عصبشناس اتریشی و پدیدآورندهٔ معنادرمانی (لوگوتِراپی) بود.
معروفترین کتاب او، انسان در جستجوی معنا، روایت تجربیات او در دوران فاجعهباری است که بهعنوان یک یهودی در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی حضور داشت و در خلال آن، او به اهمیت معنای زندگی برای انسان در سختترین شرایط میپردازد.
معنادرمانی ویکتور فرانکل
ویکتور فرانکل روانشناس معناگرا برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه پیشنهاد میکند:
۱- اگر انسان چیزی خلق کند،زندگیاش میتواند با معنا باشد، (در اینجا انسان از خود سؤال میکند: من برای چه زنده هستم؟
۲- انسان معنا را در شیوه تجربه کردن زندگی، یا کسی را دوست داشتن، میبیند. (در اینجا انسان از خود میپرسد: من برای چه کسی زنده هستم؟)
۳- انسان معنا را در بحبوحهٔ مشکلات سنگین در مییابد. طرز برخوردی که ما نسبت به رنج انتخاب میکنیم.
در جایی که ما با یک سرنوشت غیر قابل تغییر روبرو میشویم. مثلاً (یک بیماری غیر قابل علاج، مرگ یک عزیز، یک موقعیت ناامیدکننده،…) در این جاست که زندگی را معنا میکنیم. (در اینجا انسان از خود میپرسد: چرا نگرش مثبت در برابر سرنوشت غیر قابل تغییر و اجتنابناپذیر نداشته باشم؟)
ویکتور فرانکل معتقد است که درست در جایی که ما با یک موقعیت روبه رومی شویم که بههیچروی نمیتوانیم آن را تغییر دهیم از ما انتظار میرود که خود را تغییر دهیم، رشد کنیم، بالغ شویم و از خود فراتر رویم…
گوردون آلپورت در مقدمهی کتاب «انسان در جستجوی معنی» فرانکل مینویسد:
اگر زندگی کردن رنج بردن است، پس برای زنده ماندن باید ناگزیر معنایی در رنج بردن یافت. اگر اصلاً زندگی خود هدفی داشته باشد، رنج و مرگ نیز معنا خواهد یافت.
اما هیچکس نمیتواند این معنا را برای دیگری بیابد.
هرکس باید معنای زندگی خود را، خود جستجو کند و مسئولیت آن را پذیرا باشد. اگر موفق شود، با وجود همه تحقیرها به زندگی ادامه میدهد.
منبع
کتاب: انسان در جستجوی معنی
ویکتور فرانکل