فلسفه چیست و به چه درد می خورد؟
زندگی در قرن ۲۱ بدون فلسفه بسیار دشوار است.
زیرا فلسفه به معنای تفکر درباره ی مسائل بنیادین و اساسی که در جهان و هستی با آن رو به رو هستیم، می باشد.
افلاطون فلسفه را این گونه تعریف می کند:
فلسفه شگفتی در برابر هستی است.
باید این جمله افلاطون را این گونه تحلیل کرد:
زمانی که مردم در برابر هستی یا موضوعی شگفت زده می شوند به دنبال چیستی آن هستند و می خواهند فلسفه و جزئیات آن موضوع را درک کنند.
فلسفه دید بنیادین و عمیق به انسان ها می دهد تا موضوعات را از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار دهند و هیچ ارزش و دیدگاهی را حقیقت کل ندانند.
فلسفه و آزاد اندیشی
در فلسفه حقیقت مطلق در کنار مصلحت عمومی قرار نمی گیرد و انسان ها می توانند فلسفه و مدل زندگی خود را مشخص کنند و بر اساس آن به زندگی بپردازند.
فلسفه دنیای اندیشه های مختلف است و پلورالیزم را می توان در آن مشاهده کرد.
در این جا می توان به کوگیتو دکارتی اشاره کرد. فلسفه دکارت به فلسفه شک معروف است و این گونه بیان می کند: «میاندیشم چرا هستم» و «شک میکنم چرا هستم».
به زبان ساده دکارت می خواهد بگوید که انسان ها باید به همه چیز شک کنند و به بازبینی اندیشه های خود بپردازند.
فلسفه لازمه زندگی در این قرن می باشد. تا بتوانیم با پلورالیزم [۱] و و وجود اندیشه ها و مکاتب مختلف، جهان مدرن را به بهترین شکل ممکن درک کنیم تا توسط غول سرمایه داری و دیکتاتوری بلعیده نشویم.
مقاله: فلسفه چیست و به چه درد میخورد؟
به قلم امیر حسین حسینی پور
[۱]
واژه پلورالیزم (Pluralism) و مشتقات آن در لغت، به معانی زیر به کار رفته است:
۱٫ پلورالیزم (Pluralism) به معنای: تکثر، چندگانگی، آیین کثرت، کثرت گرایی، چندگرایی، تعدد مقام، تعدد شغل.
۲٫ پلورالیست (Pluralist) به معنای: کثرت گرا، کثرت گرایانه.
۳٫ پلورالیتی (Plurality) به معنای: تعدد، تکثر، کثرت، چند گانگی، کثرت نسبی.(۱)
معرفتی.