انسانگرایی و روانشناسی مثبتبهداشت روانخودشکوفایی و عزت نفسفرزندپروری و رشدمکاتب روانشناسی
فلسفه تربیتی روسو
کودکان نیازی به راهنمایی بزرگسالان ندارند
فلسفه تربیتی روسو و طبیعتگرایی رمانتیک
فلسفه تربیتی روسو با لاک همداستان استکه کودکان با بزرگسالان متفاوت هستند.. اما روسو معتقد بود کودکان ظرف خالی یا لوح سفید نیستند. بلکه شیوههای احساس و تفکر خاص خود را دارند زیرا کودکان مطابق با طرح طبیعت رشد میکنند. او برای به وجود آوردن یک فرد سالم بههیچوجه نیروهای محیط، بهویژه محیط اجتماعی اعتقاد نداشت. بهجای آنکه برای آموزش شیوههای درست فکر کردن به کودکان شتاب کنیم، باید به آنان فرصت دهیم تا قابلیتهای خودشان را به کمال برسانند. باور او در مورد طرح زمینه طبیعی برای رشد سالم، سنت رشد گرایی را در روانشناسی به وجود آورد. طغیان روسو بر ضد جامعه از زندگی شخصی او نشأت گرفت.
انسانها طبیعتاً خوب هستند و میتوانند بر اساس احساسات خود انگیزشان با خوشبختی زندگی کنند اما نیروهای اجتماعی آنها را به بند میکشند. امیل، کتاب مهم روسو درباره رشد و تعلیم و تربیت کودک است. روسو نظام فئودالی و کلیسا را مورد اعتراض قرار میداد.
«انسان، آزاد به دنیا میآید، اما همهجا در زنجیر است»ژان ژاک روسو
نظریهی روسو درباره رشد
رشد کودک طی چهار مرحله اصلی بهپیش میرود.
مرحلهی یک: نوباوگی (infancy) تولد تا حدود دو سالگی
جهان را مستقیماً از طریق حواسشان تجربه میکنند. از اندیشهها یا منطق هیچ نمیدانند و تنها لذت و درد را تجربه میکنند. ما با وسواس اشتباهات آنها را اصلاح میکنیم اگرچه کودکان بهمرورزمان تکلم خود را اصلاح خواهند کرد.
مرحلهی دو: کودکی (childhood) از دو تا دوازده سالگی
استقلال جدیدی به دست میآورند، میتوانند حرف بزنند، خودشان غذا بخورند، به اطراف بدوند، صاحب نوعی استدلال میشوند. تفکر آنها هنوز تجسمی و حسی میباشد.
مرحلهی سه: اواخر کودکی، از حدود ۱۲ تا ۱۵ سالگی
انتقال بین کودکی و نوجوانی، قدرت جسمانی بیشتر، در حوزه شناخت پیشرفت پیدا میکنند. هنوز قادر به تفکر محض در مسائل نظری و موضوعات کلامی نیستند. کودکان پیش اجتماعیاند، یعنی به آنچه برای خود لازم و مفید است توجه میکنند. از کار کردن با اشیا فیزیکی لذت میبرند و از طبیعت یاد میگیرند و دنیای کتاب و جامعه، برای آنان بیگانه است.
مرحلهی چهار: نوجوانی
با بلوغ به موجود اجتماعی تبدیل میشود. نوجوانی تولد دیگر را تجربه میکند. وضعیت جسمانی تغییر و تغییرات احساسی از درون آغاز میشود. تغییر خلق، عصبانی شدن مکرر، آشوبهای ذهنی پیوسته، در حضور جنس مخالف از خجالت سرخ، از احساسات جنسی آگاه میشود. خودکفا نیست و جذب دیگران میشود. میتواند به مفاهیم انتزاعی بپردازد.
به عقیده روسو این مراحل بر اساس برنامه طبیعت با توالی ثابت روی میدهند.
روش تربیتی روسو
کودکان به هیچوجه به راهنمایی بزرگسالان نیاز ندارند. همچنان نباید اجازه داد تا کودکان نظرشان را بر ما تحمیل کنند. فقط زمانی چیزی را برای کودک مهیا کنید که کودک تمایل ذاتی به داشتن آنشی داشته باشد ولی هرگز اجازه ندهید که شما را به هوس خود وادار کند.
هرگز کودک را به کاری وادار یا رفتارهای او را اصلاح نکنید. چنین اعمالی موجب ترس و اضطراب کودکان میشود.
وقتی از کودکان بخواهید چیزهایی را یاد بگیرند که فراتر از توان آنهاست تنبل و بیانگیزه میشوند.
جامعه با چنان سرعتی تغییر میکند که واقعاً نمیتوان پیشبینی کرد چه دانشی برای آینده کودک مفید خواهد بود. وسواس ما درباره آینده بزرگترین دامهاست، یعنی اینکه با عجله چیزی به کودکانمان بیاموزیم که تصور کنیم سودمند خواهد بود. عجله نکنیم و به کودکان فرصت دهیم تا به شیوههایی که برای آنان طبیعی است خودشان آنچه را باید فرابگیرند.
رشد بر اساس برنامه زمانی زیستی و بهگونهای درونزاد پیش میرود که آن را رسش زیستی مینامند. کودکان باید به دور از تأثیرات مخرب جامعه فکر کنند و بنابراین روسو اعلام کرد که خواست طبیعت این است که کودکان جدا از اجتماع زندگی کنند حتی اگر این اجتماع بیشتر بداند. بزرگسالان کودکان را برده مقررات اجتماعی میکنند. روسو بر تفکر مستقل اهمیت قائل است و معتقد است کودکان میتوانند راه خود را در اجتماع پیدا کنند.
پیمان دوستی
۱۷ فروردین ۱۳۹۴