بهداشت روانسبک زندگیمتفکران بزرگمکانیزمهای دفاعی و خطاهای شناختی
روی و ریا
عشقی در میان نیست و ریا جامعه را فرا گرفته است
روی و ریا
عشقی در میان نیست و ریا جامعه را فرا گرفته است
نایجل واربرتون در کتاب آثار کلاسیک فلسفه مینویسد: «بررسی سارتر در باب روی و ریا بهحق در مقام یکی از قطعات ماندگار فلسفه قرن بیستم تحسینهای بسیاری برانگیخته است. در این جا تواناییهای او به عنوان فیلسوف، روانشناس و رماننویس در کمال موفقیت با یکدیگر تلفیق میشوند و در این بررسی پدیدارشناسانه به ثمر مینشینند. طوری که بررسیهای فلسفی خشک و انتزاعی پرشمار در باب این مسئله هیچکدام به گرد پای آن هم نمیرسند.»
در واقع سارتر میخواهد بیان کند که روی و ریا نوعی از خودفریبی است و سبب از بین بردن آزادی عمل و اختیار میشود. روی و ریا دروغی است که به خودمان میگوییم تا به این وسیله از اختیار طفره برویم.
سارتر برای توصیف بیشتر از یک زنی مثال میزند که در اولین قرار ملاقاتش با مردی حاضر شده است. مردی که نسبت به او نیات جنسی دارد. زن از ماهیت علاقه او باخبر است، بااینحال آن را نزد خودش انکار میکند و درباره اهمیت و معنای حرفهایی مثل «تو چقدر جذابی!» به خودش دروغ میگوید و آنها را پیش خودش به صورت تمجیدهای بیخطری جلوه میدهد که به شائبه جنسی بودن آلوده نیستند. او خودش را فریب میدهد زیرا میداند که در نگاه مرد او تنها یک بدن و ابژهی جنسی است. بااینحال زن دچار روی و ریا میشود و از اختیار طفره میرود.
با توجه به این تعاریف به ریا و روابط عاشقانه در ایران بپردازیم.
عشق همچون یک کالا
در جامعه ما عشق مفهوم خود را از دست داده است و تبدیل به یک رابطه ابزاری و کالایی شده است. این نوع رابطه روی و ریا و دروغ را در جامعه گسترش میدهد.
اروین یالوم در کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، عشق را یک نوع شیدایی میداند و اینگونه بیان میکند: «عشق نوعی ازخودبیخودی وسواسگونه و ذهنیتی افسون شده است که تمامی زندگی فرد را در تصرف خود درمیآورد. معمولاً تجربهی چنین حالتی باشکوه است. به عقیدهی او انسان بیشتر دلباختهی اشتیاق خویش است تا آنچه اشتیاقش را برانگیخته است. ولی در مواقعی شیدایی و ازخودبیخودی، بیش از آنکه لذت بیافریند، پریشانی میآورد. عاشق صورتی خیالی و شاعرانه به معشوق میدهد، ذهنش درگیر وسوسهی او میشود، اما اگر عشق تنها یک ویژگی حقیقی داشته باشد، این است که هرگز نمیماند، ناپایداری بخشی از ماهیت شیدایی عشق است. از نظر یالوم وسواس عشق، اغلب به نوعی توجه فرد را از افکار دردناکتر دیگر دور میکند.»
اما در روابط دو طرفه در ایران شیدایی دیده نمیشود و تنها «هدف» برای دو طرف مهم است. برای مردان بدنهای زیبا با فرمهایی که جامعهی سرمایهداری در حال تبلیغ آن است، یک نوع هدف است و برای زنان مردهایی با ماشینهای لاکچری و خانهها و ویلاهایی گرانقیمت هدف است.
در واقع مردان و زنان در رابطه خود نوعی نقش بازی میکنند تا خود را فریب دهند و از این طریق آزادی خود را محکوم میکنند.
آنها تنها با کلمه «عشق» به هم ریا میفروشند.
نویسنده: امیرحسین حسینیپور