بهداشت روانروانشناسی شخصیت
روانشناسی زمان: مفهوم زمان در روان انسان
هیجانات با زمان حال سروکار دارد و تفکر با آینده
روانشناسی زمان
روانشناسی زمان : در تئوری میدانیم که زمین میچرخد، اما در عمل این را نمیبینیم و آسوده زندگیمان را میکنیم، چون زمینی که رویش گام میزنیم، نمیجنبد. زمان زندگی نیز چنین است.
درک درست ما از روانشناسی زمان ، میتواند زندگی ما را تا حد بسیار زیادی تغییر دهد. شاید بتوان درک انسان را از مفهوم زمان با درک یک ماهی از آب مقایسه کرد. همچنان که یک ماهی آنقدرها به وجود آب اهمیت نمیدهد، انسانها نیز در زمان غوطهور هستند.
هم آب برای ماهی و هم زمان برای انسان، به عنوان عنصری بسیار تأثیرگذار در روند زندگیشان است؛ اما آنقدر که باید به آنها اهمیت داده نمیشود. بهبیاندیگر، نحوه نگرش ما به زمان، تعیینکنندهی بخش مهمی از کیفیت زندگی ماست، اما به ندرت به آن توجه میکنیم. این موضوع یکی از پارادوکسهای زمان است.
تقسیمبندی چهارگانه از زمان
- گذشته (past)
- حال (Present)
- آینده (future)
- آینده متعالی (Transcendental Future)
گذشته
زیمباردو معتقد است که انسانها میتوانند با نگاه به موقعیت پیشین خود، برآورد بهتری از وضعیت امروز خود داشته باشند. او اعتقاد دارد که آنچه که ما امروز فکر و احساس میکنیم، ارتباط مستقیمی به این مسئله دارد که در مورد گذشتهمان چگونه میاندیشیم.
از این نظر، افراد معمولاً دو گروه میشوند:
۱٫ کسانی که نسبت به گذشته خود احساس غم و حسرت دارند (Past-Negative).
۲٫ کسانی که برخورد فعال را برای ساختن آینده بهتر نسبت به گذشته انتخاب میکنند (Past-Positive).
حال
دو رویکرد انسان در روانشناسی زمان:
- نگاه Present-Fatalist: نگاه اول به روانشناسی زمان به گونه ای است که بیشتر زمان حال را از جنس سرنوشت میداند. اینگونه افراد بیشتر نسبت به وقایع لحظهای واکنش نشان میدهند و در پی گذران امور روزمره خود هستند.
- نگاه Present-Hedonistic: گروهی هستند که با زمان حال لذتطلبانه و سرخوشانه برخورد میکنند. اینها بیشتر افرادی هستند که در انتخابهایشان مهمترین مؤلفهای که در نظر میگیرند، میزان لذت و هیجانی است که نصیبشان میشود. این افراد تمام تلاششان را میکنند که از افراد کسلکننده دوری کنند، مبادا در اثر معاشرت با آنها ذرهای از حس خوب و شادی و خوشحالیشان کم شود.
این افراد یک نقطهضعف هم دارند و آن این است که چون همیشه دوست دارند بیشترین میزان لذت و رضایت را داشته باشند، خودکنترلی کمتری از خود نشان میدهند.
آینده
زیمباردو معتقد است آدمهایی که در حال زندگی میکنند، نهایتاً از رفع نیازهای فیزیکی و جسمیشان فراتر نمیروند، اما کسانی که تمایلشان به زمان آینده است، در رؤیاهای ذهنی خود زندگی میکنند. آنها به تصویرسازی از آنچه که تمایل دارند میپردازند و همین آرزویی که برای بهدست آوردن موفقیتهای بزرگ دارند، آنها را ناگزیر به سختکوشی و تلاش میکند.
آینده متعالی
نگاه زیمباردو به آینده، یک بخش بسیار بلندمدت نسبت به آینده معمولی هم دارد که از آن به عنوان آینده متعالی اسم میبرد. او مثال جنگ علیه ترور را میزند و معتقد است تنها با جنگیدن و نابود کردن آنها نمیتوان بر آنها پیروز شد، بلکه اتفاقاً با سرمایهگذاری بلندمدت برای رشد و پرورش آنها، باید از بروز پدیده ترور جلوگیری کرد و بر آن غلبه یافت.
برای ساختن وضعیتی بهتر، انسانها نیاز دارند تا نگاه منفی به گذشته را با نگاه مثبت و فعال، و نگاه روزمره به زمان حال را با نگاهی رضایتمحور جایگزین کنند.
زمان و سلامتی
هیجانات با زمان حال سروکار دارد و تفکر با آینده. برخی از هیجانات ما از قبیل ترس و اضطراب، تمرکز ما را نسبت به زمان حال چند برابر میکند. درحالیکه به عنوان مثال افرادی که دچار افسردگی هستند، مدام در گذشته سیر میکنند و تصورشان این است که با مرور مداوم گذشته میتوانند دردشان را التیام بدهند.
اما این تمرکز وسواسگونه بر گذشته تنها ما را از فکر کردن به آینده باز میدارد.
زمان و پول
بسته به اینکه به کدام زمان گرایش بیشتری داشته باشیم، رفتار ما با پولهایی که بهدست میآوریم تفاوت دارد. میتوان گفت افراد گذشته گرا تمایل به حفظ و ذخیره پول دارند. افرادی که به زمان حال با رویکرد روزمرگی گرایش دارند به پول به عنوان موضوعی بیاهمیت نگاه میکنند. و کسانی که رویکرد لذت محور دارند از پول برای ایجاد تفریح و سرخوشی هر چه بیشتر استفاده میکنند.
در کنار همه اینها، افرادی که به آینده توجه دارند آنهایی هستند که نسبت به پول، نگاه بلندمدتتری دارند. به همین جهت بیشتر این افراد، کسانی هستند که بخشی از درآمد خود را یا میبخشند یا برای پروژههایی که در آینده به بار مینشیند صرف میکنند.
البته باید گفت که برخی شرایط محیطی نیز بر رویکرد انسان در این خصوص تأثیر دارد. افراد جوان، آیندهنگرتر هستند. هر چقدر انسانها احساس کنند آینده محدودتر است، نگاهشان بیشتر به زمان حال گرایش پیدا میکند. شاید به همین خاطر باشد که افراد مسن یا کسانی که به پایان عمرشان نزدیک هستند، تلاش میکنند تا بیشترین استفاده را از زمان خود ببرند و کارهایی را انجام دهند که در لحظه بیشترین احساس خوب را نصیبشان میکند.
زمان و عشق
زیمباردو معتقد است که تجربه انسانها از عشق و شادی در کنار هم، ارتباط مستقیمی با درک آنها از زمان دارد. زوجهایی که درکشان از زمان با هم تفاوت دارد بیشتر در معرض سوءتفاهم یا مشکلات ارتباطی هستند. فرض کنیم که یک زن و شوهر باهم مشغول دعوا هستند، هر یک از آنها میتواند با توجه به نگرشش نسبت به زمان، نوع رفتارش را تعیین کند.
زیمباردو زمان حال را به پلی تشبیه میکند که میتواند هم زمان گذرگاهی به سوی آینده یا گذشته باشد.
زمان، سیاست و کسبوکار
یکی از ویژگیهای رهبران بزرگ چه در حوزه سیاست، چه در حوزه کسبوکار، داشتن قدرت تغییر نگاهشان نسبت به زمان است. آنها قادرند در لحظه بر زمان حال تمرکز کامل کرده و مخاطب خود را تحت تأثیر قرار دهند. سپس از این انرژی ایجاد شده در دیگران، در خدمت اهداف آیندهای که از پیش ترسیم کردهاند استفاده کنند.
افراد آیندهنگر در این حوزهها از دو نظر موفق هستند:
- نوع تفکر آنها، به آنان آموخته است تا نگاه علت و معلولی به پدیدهها داشته باشند، توانایی آنها را در استفاده از شانسهای غیرمنتظره بسیار بیشتر کرده است.
- در مواجهه با شرایط خاص و غیرقابلپیشبینی، چون از قبل دارای برنامه و هدف بودند، در دام نمیافتند و فعالانه برخورد میکنند.
منبع
پارادوکس زمان / فیلیپ زیمباردو، جان بوید/ شاهرخ شاهپرویزی، طلوع ملاباشی/ نشر مولوی
روانشناسی زمان