بهداشت روانرواندرمانیسبک زندگیمکاتب روانشناسی
دربارهی روانشناسی و روانشناس
تصورات غلط درباره رواشناس و پاسخ به آنها
![دربارهی روانشناسی و روانشناس](https://behdashtravan.com/wp-content/uploads/2018/07/دربارهی-روانشناسی-و-روانشناس-780x405.jpg)
باورهای نادرست بسیاری دربارهی دانش روانشناسی و روانشناس میان مردم هست در این نوشته به بررسی برخی از آنها میپردازیم. شاید این فهرست در آینده بهروز شود. برای آگاهی بیشتر میتوانید روی هر کدام از باورهای نادرست کلیک کنید تا آگاه شوید.
برخی از باورهای نادرست دربارهی روانشناسی و روانشناس
- روانشناسی دانش نیست.
- روانشناسی بسیار ساده است.
- روانشناسی همان آگاهی همگانی (اطلاعات عمومی) است.
- با داشتن گواهی کارشناسی روانشناسی میتوان درمانگر شد.
- روانشناس پول میگیرد تا گفتههای مردم را بشنود.
- روانشناس میتواند با گفتن واژهها حال مردم را بهتر کند.
- روانشناس، مردم را بهتر از خودشان میشناسد.
- روانشناسی بالینی بهترین شاخهی روانشناسی است.
- روانکاوی و مشاوره شاخههایی جدای از روانشناسی هستند.
- روانپزشکی از روانشناسی ارزشمندتر است.
- به جای روانشناس پیش روانپزشک بروید.
- یک بار گفتوگو با روانشناس برای خوب شدن بس است.
- روانشناس در زندگیش هیچ دشواری یا مشکلی ندارد.
- روانشناسان، روانی هستند. روانشناسان، دیوانهاند.
- کسانی که پیش روانشناس میروند دیوانهاند. روانشناس دکتر دیوانگان است.
- با روانشناس ازدواج نکنید. دوستدختر یا دوستپسر یک روانشناس نشوید.
پاسخ به باورهای نادرست دربارهی روانشناسی و روانشناس
روانشناسی دانش است
همانگونه که پیشتر برایتان گفتم روانشناسی دانش است و از همهی پایههای دانشیک (اصول علمی) پیروی میکند. در روانشناسی میتوان از روشهای آزمایشی (تجربی)، همبستگی و … بهره گرفت. روانشناسی تکرارپذیر و قابل تکرار است و دستاوردهای روانشناسی میتواند به پیشبینی کمک کند.
روانشناسی ساده نیست
هر کسی میتواند به زبان مادریاش سخن بگوید ولی آیا یادگیری دستور زبان آسان است؟ نه. مردم میتوانند دیدگاههای روانشناسی را در اینترنت، روزنامهها و … بخوانند ولی یادگیری روانشناسی به همین آسانی نیست و نیازمند آموزش دانشگاهی است.
روانشناسی، آگاهی همگانی (اطلاعات عمومی) نیست
برخی بر این باورند که هر کسی، از پایههای (اصول) روانشناسی آگاه است؛ و روانشناسان تنها به یادآوری این پایهها به ما میپردازند ولی چنین نیست. روانشناسان سالها پژوهش و آزمایش میکنند تا به همبستگی و نابستگی میان رفتارها و فرآیندهای روانی پی ببرند. هیچ کدام از دیدگاهها و رویکردهای روانشناسی دستاورد سخنرانی ساده نیست و سالها پژوهش چنین سرانجامی داشته است که ما بتوانیم درستی یک دیدگاه را تأیید کنیم و بنیانها روانشناسی ساخته شود.
برای نمونه میتوان از آزمون میلگرام یاد کرد. مردم بر این باورند که هرگاه دستور با وجدان انسان ناهمسو (مخالف) باشد انسان از انجام دستوری که داده شده خودداری میکند ولی آزمون میلگرام نشان داد دستور میتواند به اندازهای نیرومند باشد که آزمودنی وجدانش را زیر پا بگذارد و آن را به سادگی انجام دهد.
تنها با داشتن گواهی کارشناسی روانشناسی نمیتوان درمانگر شد
دانشجویان در دانشگاه با بنیانهای دانش روانشناسی آشنا میشوند آموزش میبینند؛ به پژوهش و آزمایش میپردازند ولی آیا با خواندن دیدگاهها و یادگیری روشهای رواندرمانی میتوان درمانگر شد؟ باید بگویم نه.
اگر روانشناسی، دانشآموختهی پایهی دکترای روانشناسی هم باشد نیازمند تجربه است و باید کارآزموده شود. از سوی دیگر روانشناس باید دارای پروانهی کار نیز باشد.
روانشناس تنها برای گوش دادن به گفتههایتان پول نمیگیرد او به دنبال کمک به شماست
یکی از پیشداوریهای نادرستی که برخی از مردم از روانشناس دارند این است که او در اتاقش یک کاناپه دارد که شما میتوانید روی آن دراز بکشید و به سخن گفتن بپردازید؛ و روانشناس کنارتان مینشیند و به گفتههایتان گوش میدهد تا در پایان از شما پول بگیرد.
روانشناس تنها به شنیدن گفتههایتان نمیپردازد او تلاش میکند از میان گفتههایتان به دشواریها، شکستها و چالشهایی که در زندگیتان رخ داده آگاه شود. سپس به شناسایی اختلالی که به آن دچار هستید و درمانتان بپردازد.
روانشناس نمیتواند تنها با گفتن چند واژه حال شما را بهتر کند
روانشناسان گفتههای شما را میشنوند و به مشکل شما پی میبرند. از شما پرسشهایی میکنند تا به شناسایی بهتری دست یابند به شما پیشنهادهایی میکنند ولی این پایان کار نیست. فرآیند درمانی تنها با گفتن چند واژه رخ نمیدهد اگر چنین بود واژهی «جادوگر» را به جای روانشناس به کار میبردیم. فرآیند درمان میتواند بر پایهی رویکردهای گوناگون روانشناسی مانند درمان شناختی، روانکاوی، CBT و … انجام شود.
آیا روانشناس، مردم را بهتر از خودشان میشناسد؟
بارها پیش آمده که از من پرسیدهاند کار شما چیست؟ هنگامیکه میگویم روانشناس هستم میگویند پس بگو من چه جور آدمی هستم. یاد آن گفتاورد افتادم که میگوید «تا شخص سخن نگفته باشد * عیب و هنرش نهفته باشد».
چنین کسانی باید پرسش خود را به جای روانشناس از جادوگر بپرسند. هیچ روانشناسی نمیتواند بدون گفتوگو با شما، آزمون روانشناسی، دیدن رفتارتان و یا خواندن گزارش بگوید که چه جور آدمی هستید. همانگونه که میدانید دانش روانشناسی به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. روانشناس پس از برگزاری نشست (جلسه) با شما میتواند به دشواریها و مشکلاتتان پی ببرد و شما را یاری کند.
روانشناسی بالینی بهترین شاخهی روانشناسی نیست
هیچکدام از شاخههای روانشناسی بر دیگر شاخهها برتری ندارد چون هر کدام از شاخههای روانشناسی در زمینهی ویژهای کار میکنند پس نمیتوان گفت روانشناسی بالینی به روانشناسی اجتماعی برتری دارد یا روانشناسی آزمایشگاهی از روانشناسی سیاسی بهتر است و ….
روانکاوی و مشاوره شاخههایی جدای از روانشناسی نیستند
روانکاوی و مشاوره دو زیرشاخهی روانشناسی هستند. ولی برخی از مردم گمان میکنند این دو، جدای از روانشناسی هستند. روانکاوی یکی از رویکردهای ارزشمند روانشناسی است. مشاوره در برخی از کشورها شاخهای جدای از روانشناسی شناخته میشود. آنچه روشن است این است که مشاوره و روانکاوی، شاخههایی از روانشناسی در انجمن روانشناسی آمریکا است.
روانپزشکی از روانشناسی ارزشمندتر نیست
روانشناسی و روانپزشکی دو شاخهی جدای از هم هستند و هر کدام در جای خود ارزشمند است. روانشناس به شناسایی، پیشگیری و درمان اختلالات روانشناختی با روشهای رواندرمانی میپردازد. و روانپزشک در درمان اختلالات روانشناختی از دارو درمانی بهره میگیرد. پس کار این دو جدای از هم است و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد. به یاد بسپارید پسوند «پزشک» یا «شناس» که همراه «روان» میآید هیچ کدام از این دو شاخه را ارزشمندتر نمیکند.
به جای روانشناس پیش روانپزشک نروید
برخی روانپزشک را برتر از روانشناس میدانند و بر این باورند برای درمان اختلالات روانشناختی بهتر است به جای روانشناس پیش روانپزشک بروند ولی چنین نیست. همانگونه که پیشتر گفتم هیچ کدام از این دو شاخه بر دیگری برتری ندارد. پس پرسش اینجاست که باید نزد روانشناس برویم یا روانپزشک؟ نخست باید نزد روانشناس رفت او به شناسایی دشواریها، کژیها و کاستیها میپردازد و به شما کمک میکند تا از بروز اختلالات روانشناختی جلوگیری کنید. اگر شما دچار یک اختلال روانشناختی باشید روانشناس با بهکارگیری روشهای رواندرمانی به درمان شما میپردازد. اما گاهی در درمان برخی از اختلالهای روانشناختی انسان نیازمند دارودرمانی نیز هست و در برخی از اختلالها نیز تنها دارودرمانی پاسخگوست در چنین هنگامی روانشناس فرد را پیش یک روانپزشک میفرستد تا درمان دارویی را آغاز کند. پس به شما سفارش میکنیم همیشه نخست پیش روانشناس بروید.
با یک بار گفتوگو با روانشناس، خوب نخواهید شد
روانشناس در نشست (جلسه) نخست تلاش میکند به شناسایی دشواری و مشکل بپردازد و راهکارهایی را برای رواندرمانی برگزیند. اینکه هر کسی به چند نشست نیازمند است به چیزهای گوناگونی بستگی دارد. باید بررسی کرد بیمار به چه اختلالی دچار شده است و باید از چه راهکاری برای درمان وی بهره گرفت تا آگاه شد در چند نشست میتوان دشواریها و مشکلات او را از میان برد. پس اینکه هر کسی به چند نشست (جلسه) با روانشناس نیازمند است را روانشناس میداند نه کسی که پیش روانشناس آمده است.
روانشناسان هم در زندگیشان با چالش روبهرو میشوند
اینکه گمان کنیم روانشناسان زندگی رؤیایی دارند و هرگز همانند دیگران با چالشهای روزمره در زندگی روبهرو نمیشوند باوری نادرست است. روانشناسان همانند دیگران انسان هستند آنها نیز گاهی در زندگی خود با اندوه، خشم، ترس، شکست، ناامیدی و… روبهرو میشوند. آنها همانند دیگر مردم زندگی میکنند پس اگر گمان کنیم روانشناسان هرگز با دشواری و چالش در زندگی خود روبهرو نمیشوند بهتر است به جای روانشناس به آنها پروردگار بگوییم.
روانشناسان، روانی و دیوانه نیستند
هر دیدگاهی نیازمند بررسی و پژوهش است تا بتوانیم آن را بپذیریم هیچ پژوهشی نشان نداده است که روانشناسان، روانی و دیوانه هستند پس این یکی از باورهای نادرست مردم است.
پزشکی را به یاد آورید که به درمان بیماری طاعون میپردازد. آیا میتوانیم بگوییم که این پزشک طاعون دارد؟ نه. ولی اگر او از دستورهای بهداشتی پیروی نکند خودش نیز همانند بیمار دچار طاعون میشود. روانشناسان، دیوانه و روانی نیستند ولی اگر در فرآیند گفتوگو و رواندرمانی، احساسی کار کنند شاید دچار افسردگی و استرس شوند.
کسانی که نزد روانشناس میروند دیوانه نیستند و روانشناس، دکتر دیوانگان نیست
در ایران مردم ناآگاه روانشناس را «دکتر دیوانگان» و کسانی که پیش روانشناسان میروند را «دیوانه» مینامند. خوشبختانه با پیشرفتهای فرهنگی این باور، دیگر همانند گذشته میان مردم استوار نیست. پیشتر برای شما گفتم که روانشناس چه کسی است. کسانی که پیش روانشناس میروند دیوانه نیستند. مردم با دشواریها و مشکلات گوناگون پیش روانشناس میروند. برای نمونه میتوان از کسانی نام برد که برای مشاوره خانوادگی، مشاوره ازدواج، اضطراب، استرس، افسردگی، مشکلات یادگیری در کودکان و… نزد روانشناس میروند. چنین چیزهایی نشانههای یک انسان دیوانه نیست هر انسانی در زندگی خود با چنین چیزهایی روبهرو میشود و اگر احساس کند نیازمند کمک است میتواند پیش روانشناس برود.
روانشناسان گزینهی خوبی برای دوستی و ازدواج هستند
برخی از مردم بر این باورند که روانشناسان در زندگی و دوستی با دیگران همانند بیمارانشان برخورد میکنند و آنها را بیماران خود میپندارند ولی این باور درست نیست. روانشناسان میتوانند گزینهی بسیار خوبی برای دوستی و ازدواج باشند. چون میدانند هرگاه خشمگین هستید چگونه با شما رفتار کنند. آنها بهتر از دیگران توان همدلی و رازداری دارند و شنوندههای خوبی هستند. میتوانید در زندگی خود به چنین کسانی تکیه کنید چون راههای بهتری برای برخورد با چالشها میشناسند.