آسیب شناسیاختلالات شخصیتروانشناسی شخصیتهوش هیجانی (روابط میانفردی)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
سایکوپاتی و رفتار بی رحمانه
اگر سریال آمریکایی دکستر را دیده باشید، با انواع و اقسام این الگوی رفتاری آشنا هستید. شخصیت دکستر در این سریال، کسی است که هرچند نتوانسته رفتارهای مربوط به اختلال شخصیت ضد اجتماعی را درمان کند، اما توانسته با تمهیداتی آن را والایش کند و به عبارتی موفق شده با سایه خود مواجه کند. در واقعیت به این سادگی نیست! در این افراد سوپرایگو یا فراخود به خوبی شکل نگرفته و درک صحیحی از درست و غلط ندارند. معمولاً خود را حقبهجانب میبینند و دیگران را احمق میدانند. همدلی با این افراد جز سختترین کارهای رواندرمانی محسوب میشود. این افراد گاهی به هیچوجه نمیتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند و در روابطشان عمدتاً در حال استفاده ابزاری هستند. در ادامه علت این موضوع را بیشتر متوجه خواهیم شد.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
هنگامیکه اخباری را درباره جنایت تکاندهندهای میشنوید که مجرم سابقه طولانی رفتار جنایتکارانه دارد، شاید از خودتان بپرسید آیا چنین آدمی اصلاً شعور اخلاقی دارد? احتمال دارد افرادی که مرتکب این جرمها میشوند، صفات شخصیتی داشته باشند که با تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی سازگار باشند که با بیاعتنایی به معیارهای اخلاقی یا قانونی جامعه مشخص میشود.
ویژگیهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی
گرچه ممکن است هیچگاه برچسب «اختلال شخصیت ضد اجتماعی» را نشنیده باشید، اما حتماً شنیدهاید که برخی افراد سایکوپات یا سوسیوپات نامیده میشوند. این اصطلاحات برای اشاره به افرادی بهکار میروند که دارای صفاتی هستند که در حال حاضر با عنوان اختلال شخصیت ضد اجتماعی از آنها یاد میشود. اولین بار در سال ۱۸۰۱ فیلیپ پینل این اختلال را تشخیص داد و آن را نوعی دیوانگی دانست که طی آن، فرد درحالیکه تفکر منطقی خود را حفظ میکند، رفتارهای تکانشی و حتی اخلالگر نشان میدهد. چند دهه بعد، این اختلال جنون اخلاقی نامیده شد (میلوت و همکاران،۲۰۰۰).
هنوز در مورد این اختلال تبلیغات زیادی صورت میگیرد، مخصوصاً زمانی که در جنایت خشونتباری انعکاس یافته باشد. مورد تد باندی را در نظر بگیرید که در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ به دهها زن تجاوز کرد و آنها را به طرز بیرحمانهای به قتل رساند. باندی بهرغم رفتار وحشیانهاش قادر بود زنان را با جذابیتش فریب دهد. او اصلاً بهکار درست یا غلط اهمیتی نمیداد و از جنایتهایش احساس پشیمانی نمیکرد.
موارد عادی اختلال شخصیت ضد اجتماعی بهاندازه قاتلان زنجیرهای، مانند تد باندی، افراطی نیستند، بااینحال، همه آنها در فقدان نگرانی از درست یا غلط مشترک هستند. افراد مبتلا به این اختلال در جامعه ما خرابی به بار میآورند، و به همین دلیل پژوهش زیادی در مورد آنها انجامشده است. اختلال شخصیت ضد اجتماعی به طرز نگرانکنندهای شایع است، بهطوریکه میزان شیوع آن در طول عمر، در ایلت متحده،۴٫۵ درصد مردان بزرگسال و ۰٫۸ درصد زنان بزرگسال برآورده شده است. (رابیتز و رگیر،۱۹۹۱).
تشخیص رفتار ضد اجتماعی که این روزها در DSM-IV-TR بهکار میرود، از کار هاروی کلکلی سرچشمه گرفته است که انتشار کتاب او با عنوان ماسک شعور در سال ۱۹۴۱، بیانگر اولین تلاش علمی در طبقهبندی رفتارهای شخصیت «سایکوپات پاتیک» بود. کلکلی یک رشته ملاکهایی را برای سایکوپات تعیین کرد. این تیپ شخصیت، با مجموعهای از صفات مشخص میشود که محور آنچه را که اکنون اختلال شخصیت ضد اجتماعی نامیده میشود، تشکیل میدهد. او بیش از دوازده ویژگی سایکوپاتی را مشخص کرد که مبنای ملاکهای تشخیصی فعلی را تشکیل میدهند. این ویژگیها عبارتاند از: فقدان ندامت یا شرم از صدمه زدن به دیگران، قضاوت نامناسب و ناتوانی در درس گرفتن از تجربه؛ خودخواهی شدید و ناتوانی در عشق ورزیدن؛ فقدان پاسخدهی هیجانی به دیگران؛ تکانش گری («رفتار عجیبوغریب و ناخوشایند»)؛ فقدان «دلشوره»؛ غیرقابلاعتماد بودن و ریاکاری. کلکلی برای توصیف ناتوانی سایکوپات در واکنش نشان دادن مناسب به جلوههای هیجان پذیری، از اصطلاح زوال عقل معنایی استفاده کرد. پوشش این رفتارهای تهاجمی و زننده، یک لایه جذابیت سطحی و هوش ظاهری است.
ویژگیهای تشخیصی
این تشخیص برای افراد بزرگسالی مقرر میشود که هنگام کودکی شواهدی از اختلال سلوک نشان دادهاند و از ۱۵ سالگی، الگوی فراگیر بیاحترامی به حقوق دیگران و نقض کردن حقوق آنها داشتهاند. این الگو با سه مورد زیر یا بیشتر نشان داده میشود:
- پرداختن مکرر به رفتارهایی که زمینه بازداشت را فراهم کردهاند.
- فریبکاری، مانند دروغ گفتن، استفاده از هویتهای کاذب، یا کلاهبرداری از دیگران برای منفعت شخصی یا لذت
- تکانش گری، یا ناتوانی در برنامهریزی کردن از پیش
- تحریکپذیری و پرخاشگری، مانند دعواها یا حملات مکرر
- بیتوجهی بیباکانه به امنیت خود و دیگران
- بیمسئولیتی مستمر، مانند ناتوانی مکرر در حفظ کردن شغل یا پرداختن تعهدات مالی
- عدم ندامت، مانند بیتفاوت بودن نسبت به رفتار آزاردهنده یا ریاکارانه خویش یا توجیه کردن آن
منبع:
کتاب: آسیبشناسی روانی
نویسنده: ریچارد پی هالجین – سوزان کراس ویتبورن
مترجم: یحیی سیدمحمدی
اقا لینک مطلبو من پیدا نکردم.میشه راهنماییم کنید؟