
به لحظهای فکر کنید که احساس میکردید خیلی پرانرژی و شاد هستید. شاید احساس میکردید «در حالت اوج» قرار دارید و بدنتان سرشار از انرژی است. شاید در این مدت، کمتر از حد معمول خوابیده یا غذا خورده باشید، و احساس کرده باشید برای انجام دادن کار فوقالعادهای «به هیجان آمدهاید» شاید این افزایش انرژی را برای مدت چند روز حفظ کرده، اما بعداً ناگهان «سقوط کرده» و خسته و حتی قدری افسرده شده باشید. تجربیات از این قبیل، اما به صورت خیلی شدیدتر، مبنای دورههای منیک را تشکیل میدهند که عنصر مهم اختلال دو قطبی هستند.
ویژگیهای تشخیصی دورهی منیک
- وجود دورهی خُلقی که بهطور غیرعادی و مستمر بالا، یا تحریکپذیر است و حداقل ۱ هفته ادامه مییابد.
- در طول این دوره سه مورد از نشانههای زیر یا بیشتر ادامه مییابند (چهار مورد درصورتیکه خُلق فقط تحریکپذیر باشد).
- عزتنفس یا بزرگمنشی کاذب
- کاهش نیاز به خواب
- پرحرفی بیشازحد
- پرش افکار یا شتاب افکار
- حواسپرتی
- افزایش فعالیت هدفمند یا بیقراری روانی-حرکتی
- درگیری افراطی در فعالیتهای لذتبخشی که عواقب بالقوه دردناکی دارد
- این نشانهها بخشی از دورهی مختلط «منیک/دپرسیو» نیستند و ناشی از بیماری جسمانی یا مصرف مواد نمیباشند.
- این نشانهها موجب پریشانی یا اختلال زیاد میشوند و برای جلوگیری از صدمه زدن به خود یا دیگران، بستری شدن را ایجاب میکنند.
ویژگیهای دورهی منیک
افرادی که دورههای منیک دارند، حتی درصورتیکه دورهی افسردگی نداشته باشند، مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده میشوند، اصطلاحی که در سیستم تشخیصی جایگزین منیک دپرسیون شده است. از آنچه دربارهی اصطلاح رایجتر منیک دپرسیون میدانید، شاید انتظار داشته باشید که اختلال دوقطبی نوسانهای خُلقی را در برداشته باشد. «اصطلاح دوقطبی بر دوقطب مانی و افسردگی دلالت دارد»؛ با این حال، همهی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی علائم افسردگی نشان نمیدهند. فرض زیربنایی این اصطلاح تشخیصی این است که، افراد مبتلا به این اختلال، برخی مواقع، افسرده میشوند.
افراد در وسط دورهی منیک ممکن است معاشرتی، هشیار، پرحرف، خلاق، بذلهگو، و از خود مطمئن به نظر رسند. با این حال، تجربهی افراد در دورهی منیک بسیار پیچیدهتر است. احساسهای گشادهرویی و انرژی آنها میتواند موجب کژکاریهای جدی شود. عزتنفس آنها میتواند شدیداً کاذب باشد، و تفکر آنها میتواند بزرگمنشانه و حتی کیفیت روانپریش داشته باشد. برای مثال، مرد منیکی به دوستانش گفت تازه فهمیده است که از صفات الهی برخوردار است و به زودی قادر خواهد بود دست به معجزات شفابخش بزند. زن منیکی اظهار داشت روزنامهها حاوی سرنخهایی هستند حاکی از آنکه او به زودی توسط کاخ سفید برای پذیرفتن ریاست جمهوری فراخوانده خواهد شد.
اغلب افراد در دورهی منیک افکار عجیبوغریب از این دست ندارند. اما ممکن است افکار غیرعادی و دورههای خلاقیت عجیب داشته باشند. «افکار آنها شتاب میگیرد و ممکن است از فکری به فکر دیگر یا از فعالیتی به فعالیت دیگر بپرند، بهراحتی دچار حواسپرتی شوند و طالب تحریک باشند.» آنها ممکن است پرحرفتر شوند و بلندتر از معمول و با چنان سرعتی صحبت کنند که دنبال کردن صحبت آنها یا قطع کردن آن برای دیگران دشوار باشد. آنها ممکن است شوخی کنند، با کلمات بازی کنند، اظهارات جنسی بر زبان آورند، و شاید نمایشی و احساساتی، یا متخاصم و پرخاشگر شوند. افراد غریبه ممکن است این آدمها را بسیار معاشرتی، دوستانه، و خلاق برداشت کنند. اما کسانی که آنها را میشناسند، متوجه میشوند اشکالی جدی وجود دارد و رفتار و افکار آنها از کنترل خارج هستند.
انرژی زیاد در دوره منیک
افراد در دورهی منیک بسیار پرانرژی هستند .شاید هر شب فقط چند ساعت استراحت کنند. در طول این مدت آنها احساس میکنند به طور خستگیناپذیری برای دنبال کردن اهداف عجیبوغریبی تحریک شدهاند. وقتی دیگران از آنها میپرسند چه احساسی دارند، میگویند احساس میکنند «در اوج قدرت» هستند. بااینحال، دورهی منیک مضراتی هم دارد. حالت سرخوشی میتواند ناگهان به تحریکپذیری شدید، حتی پرخاشگری و خصومت تبدیل شود، مخصوصاً اگر دیگران جلوی برنامههای غیرمنطقی و بزرگمنشانهی آنها را بگیرند. برای مثال، هاری، دلال نسبتاً ناموفق سکههای نایاب، ناگهان طرح بزرگی را برای تجدید نظر کردن در سیستم پولی ایلات متحده سرهمبندی کرد.
وقتیکه او به خانوادهاش گفت میخواهد به واشنگتن پرواز کند تا برنامهاش را به رئیسجمهور ارائه دهد، خانواده و دوستانش تصور کردند شوخی میکند و او با عصبانیت واکنش نشان داد. افراد منیک به جستجوی فعالیتهای لذتبخش نیز بر میآیند، بدون اینکه در نظر داشته باشند بیمبالاتیهای جنسی، ولخرجیهای بیقیدوبند، و سرمایهگذاریهای احمقانهی آنها چه عواقب شومی میتوانند به بار آورند. افراد منیکی که خانواده و دوستانشان به آنها توصیه میکنند درصدد کمک حرفهای برآیند، اغلب با آزردگی و خشم پاسخ میدهند.
برخلاف دورهی افسردگی اساسی که نسبتاً تدریجی پدیدار میشود و کاهش مییابد، دورهی منیک معمولاً فرد در یک دورهی چند روزه دستخوش دامنهای از نشانهها میشود. دورههای منیک معمولاً از چند هفته تا چند ماه ادامه مییابند که تا اندازهای بستگی دارد به اینکه فرد مبتلا تحت درمان قرارگرفته است یا نه.
انواع اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی به چند صورت ظاهر میشود، بهطوریکه در DSM-IV-TR عمدتاً اختلال دوقطبی نوع I و اختلال دوقطبی نوع II از یکدیگر متمایز شدهاند.
تشخیص اختلال دوقطبی نوع I، روند بالینیای را شرح میدهد که به موجب آن، فرد یک یا چند دورهی منیک را تجربه میکند و احتمالاً اما نه لزوماً، یک یا چند دورهی افسردگی اساسی را نیز تجربه میکند. در مقابل، تشخیص اختلال دوقطبی نوع II به معنی آن است که فرد یک یا چند دورهی افسردگی اساسی و دستکم یک دورهی هیپومنیک تمامعیار را تجربه نکردهاند، اما به قدر کافی پرانرژی هستند که ملاکهای مخصوص دورهی هیپومنیک را برآورده سازند.
ویژگیهای تشخیصی دورهی هیپومنیک
- دورهی مستمر خُلق بالا، فراگیر، یا تحریکپذیر که حداقل ۴ روز ادامه دارد که آشکارا با خُلق طبیعی تفاوت داشته و برای دیگران قابل مشاهده است.
- در طول این دوره، سه نشانهی زیر یا بیشتر ادامه دارند (چهار نشانه درصورتیکه خُلق فقط تحریکپذیر باشد).
- عزتنفس یا بزرگمنشی کاذب
- افزایش پرحرفی
- پرش افکار یا شتاب افکار
- حواسپرتی
- افزایش فعالیت هدفمند یا بیقراری روانی-حرکتی
- درگیری افراطی در فعالیتهای لذتبخش با عواقب بالقوه دردناک
- ویژگیهای روانپریشی وجود ندارد . همچنین این دوره به قدر کافی شدید نیست که اختلال جدی به بار آورد یا بستری شدن را ایجاب کند.
- نشانهها ناشی از بیماری جسمانی یا عوارض مواد نیستند.
منبع:
کتاب: آسیبشناسی روانی
نویسنده: ریچارد پی هالجین – سوزان کراس ویتبورن
مترجم: یحیی سیدمحمدی