آسیب شناسیاختلالات روانیبهداشت روانفرزندپروری و رشد

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند

رفتار نامتناسب با فرهنگ و بیش‌ازحد صمیمی کودک

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند : انسان از هنگام زایش تا مرگ با دیگر انسان‌ها در تعامل است ما موجودی اجتماعی هستیم و به بودن در کنار دیگر انسان‌ها نیاز داریم. کنش و تعامل با دیگران همواره چارچوبی دارد ما با همه‌ی انسان‌ها تعامل یکسانی نداریم بیش‌ترین تعامل افراد با اعضای خانواده رخ می‌دهد. برخی از مردم را به‌عنوان دوست می‌شناسیم برخی را آشنا می‌نامیم و گروه بزرگی از مردم برای ما ناآشنا و غریبه هستند.

اگر کسی با یک فرد ناآشنا در خیابان سلام و احوال‌پرسی گرمی کند و با او پیرامون زندگی‌اش گفت‌وگو کند رفتاری نابه‌جا و عجیب انجام داده است. کودکان نیز هنگام برقراری ارتباط با دیگران از همین الگو پیروی می‌کنند و از برقراری ارتباط با کسانی که ناآشنا هستند پرهیز می‌کنند. اگر کودکی با افراد ناآشنا همانند نزدیکانش ارتباط برقرار کند دچار اختلال روانی شده است که در روان‌شناسی به نام اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا Disinhibited Social Engagement Disorder شناخته می‌شود. در این نوشته با این اختلال روانی کودکان آشنا می‌شویم.

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED چیست؟

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED یکی از اختلالات روانی مرتبط با تروما و استرس است که در کودکان بروز پیدا می‌کند. برجسته‌ترین نشانه‌ی اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند این است که کودک رفتاری نامتناسب با فرهنگ و بیش‌ازحد صمیمی و نزدیک با افراد ناآشنا و نسبتاً غریبه دارد. این رفتار دوستانه‌ی افراطی مرزهای اجتماعی و فرهنگی را که کودک در آن زندگی می‌کند زیر پا می‌گذارد. شوربختانه برخی از خانواده‌ها بر این باورند که این رفتار کودک نشان‌دهنده‌ی روابط عمومی بالای کودک و اجتماعی بودن اوست.

اما این رفتار بسیار آسیب‌زاست و می‌تواند سو استفاده از کودک را به دنبال داشته باشد. این اختلال روانی به دلیل شیوه‌های فرزندپروری نادرست، ارتباط اجتماعی ضعیف والدین با کودک و غفلت والدین نسبت به نیازهای روانی – احساسی کودک بروز پیدا می‌کند. هنگامی‌که کودک دلبستگی عاطفی خود را نسبت به والدینش از دست می‌دهد به دنبال جبران کاستی‌ها و کمبودهای خود خواهد بود و به تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند روی می‌آورد. پس در اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند هم مانند اختلال دلبستگی واکنشی، رفتار نادرست والدین و مراقبان با کودک زمینه‌ساز بروز اختلال روانی می‌شود.

نشانه‌ها و معیارهای DSM 5 برای اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED

در کتاب DSM 5 معیارها و نشانه‌های گوناگونی برای شناسایی اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED یاد شده است. به یاد بسپارید تشخیص اختلال روانی از سوی روان‌شناس انجام می‌شود. پس اگر احساس می‌کنید که کودکتان چنین نشانه‌هایی دارد به روان‌شناس کودک مراجعه کنید تا مطمئن شوید کودکتان دچار اختلال دلبستگی واکنشی هست یا نه.

A

مجموعه‌ای از رفتارها که در آن کودک به‌طور فعال و افراطی به بزرگ‌سالان ناآشنا نزدیک می‌شود و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. این رفتارها را حداقل با ۲ مورد از ۴ مورد زیر نشان می‌دهند:

  1. کودک از نزدیک شدن و برقراری ارتباط با بزرگ‌سالان ناآشنا خجالت نمی‌کشد یا خجالتش بسیار اندک است.
  2. رفتار فیزیکی و کلامی کودک بیش‌ازاندازه خودمانی است که با فرهنگ جامعه و با اصول اجتماعی نسبت به سن او مغایرت دارد.
  3. هنگامی‌که رفتارهای ماجراجویانه از کودک سر می‌زند اصلاً برنمی‌گردد و به والدین یا مراقب بزرگ‌سالش نگاه نمی‌کند که ببیند آیا این رفتار را تأیید می‌کنند یا نه. یا این‌که کم‌تر برای تأیید به والدینش نگاه می‌کند حتی در محیط‌ها و شرایطی که ناآشنا باشد.
  4. کودک دوست دارد به همراه بزرگ‌سالان ناآشنا برود و در این کار هیچ تردید و شکی نشان نمی‌دهد یا این شک و تردید بسیار کم است.
B

رفتارهای یادشده در معیار A بر خلاف اختلال روانی ADHD به تکانش‌گری محدود نمی‌شوند و رفتار اجتماعی بی‌قیدوبند را هم دربر می‌گیرند.

C

کودک مراقبانی داشته است که از او غافل بوده‌اند و این غفلت و سهل‌انگاری در یکی از موارد زیر نشان داده می‌شود:

  1. والدین یا مراقبان کودک همیشه و پیاپی نیازهای هیجانی کودک به محبت، توجه، تسکین و … را نادیده گرفته‌اند. این رفتار نشانه‌ی غفلت و محرومیت اجتماعی است.
  2. والدین و مراقبان اصلی کودک پیاپی عوض می‌شوند و این موضوع باعث می‌شود کودک نتواند دلبستگی پایداری به مراقبانش داشته باشد. این موضوع بیش‌تر برای کودکانی پیش می‌آید که پرستار دارند و والدین در پرورش کودک نقشی ندارند و این پرستاران پیاپی عوض می‌شوند.
  3. در شرایطی که کودکان در موسسه‌های نگه‌داری از کودکان به سر می‌برند و شمار مراقبان کودک نسبت به شمار کودکان بسیار کم است. در چنین شرایطی کودک نمی‌تواند با مراقبانش رابطه‌ی عاطفی پایدار داشته باشد و احساس دلبستگی میان آن‌ها پدید آید.
D

ممکن است که «مراقب پاتوژنیک» یاد شده در معیار C مسئول رفتار مختل کودک در معیار A باشد. برای نمونه ناراحتی و اختلال در معیار A پس از مراقبت ناسالم یا پاتوژنیک که در معیار C گفته شد آغاز شده باشد.

E

در اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند، سن رشدی کودک حداقل ۹ ماهه است. پس کودک باید حداقل ۹ ماه داشته باشد تا بگوییم دچار اختلال DSED شده است.

اسپسیفایر همیشگی: کودک بیش از ۱۲ ماه به این اختلال دچار باشد.

اسپسیفایر شدت: اگر کودک همه‌ی نشانه‌ها را داشته باشد می‌توانیم سطح اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED را به‌طور شدید در نظر بگیریم.

درمان اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند در کودکان بروز پیدا می‌کند اما درمان این اختلال هم مانند اختلال دلبستگی واکنشی به والدین و مراقبان کودک بستگی دارد. این اختلال نیاز به دارودرمانی ندارد و اگر بخواهیم دارویی برای درمان این اختلال تجویز کنیم باید والدین کودک آن را بخورند نه کودک! چون غفلت از عواطف و هیجانات و نیازهای جسمانی کودک زمینه‌ساز این موضوع شده است و ممکن است غفلت والدین از کودک در نتیجه‌ی یک اختلال روانی باشد که آن‌ها دچارش هستند. برای درمان اختلال DSED باید ۴ راهکار بنیادین را به انجام برسانیم.

۱- حمایت روانی اجتماعی (Psycho-social) از خانواده

برخی از خانواده‌ها به خاطر شرایط بد اقتصادی – اجتماعی توانایی مراقبت درست از کودک را ندارند در چنین شرایطی حمایت مادی از خانواده‌ها عاملی مؤثر است و شرایط کودک را بهبود خواهد بخشید در این زمینه نقش مددکاران اجتماعی و نهادهای دولتی اهمیت ویژه‌ای دارد.

۲- روان‌درمانی

همان‌گونه که گفته شد ممکن است که غفلت و عدم توجه والدین به کودک به خاطر اختلال روانی باشد. والدینی که دچار افسردگی، استرس، اضطراب و … هستند نمی‌توانند به خوبی به فرزندشان توجه کنند در نتیجه زمینه برای بروز اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED فراهم می‌شود. روان‌درمانی والدین و مراقبان کودک در این مورد بسیار مهم است.

۳- آموزش فرزندپروری

برخی از والدین آشنایی درستی با نیازهای کودک و شیوه‌ی فرزندپروری ندارند. آگاه ساختن و آموزش والدین می‌تواند از بروز اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED جلوگیری کند و اگر کودک دچار این اختلال باشد می‌تواند به درمانش بیانجامد.

۴- نظارت بر امنیت و شرایط کودک در خانواده

این مورد کم‌تر از دیگر موارد موردتوجه قرار گرفته اما بسیار مهم است. دولت، سازمان‌های حمایت از کودکان و حتی بستگان و آشنایان کودک باید به شرایط کودک در خانواده توجه داشته باشند اگر به نیازهای کودک توجه نمی‌شود و خانواده توانایی برخورد درست با کودک را ندارد باید وارد عمل شد. نخست باید ۳ راهکار گفته شده را در مورد آن‌ها به انجام رساند و اگر خانواده همکاری لازم را نداشته باشد ناچاریم که کودک از خانواده جدا شود. اما بردن کودک به پرورشگاه کاری منطقی و درست نیست چون به تشدید این اختلال در کودک می‌انجامد. بهتر است والدینی مناسب برای کودک برگزیده شود و به آن‌ها سپرده شوند.

نکته‌ی مهم برای والدینی که احساس می‌کنند کودکشان دچار DSED شده است:

اگر احساس می‌کنید کودکتان دچار اختلال تعامل اجتماعی بی‌قیدوبند یا DSED است حتماً با یک روان‌شناس کودک در این زمینه گفت‌وگو کنید و از او کمک بخواهید. مهارت فرزندپروری را از کسانی که در این زمینه تجربه دارند یا کلاس‌های آموزش فرزندپروری بیاموزید و با کودکتان ارتباط مؤثر و صمیمانه‌ی پایدار برقرار کنید. ممکن است دچار یک اختلال روانی مانند استرس، افسردگی یا اضطراب باشید پس اگر نشانه‌های اختلال روانی دارید به روان‌شناس مراجعه کنید. امیدواریم همواره کانون مهر خانواده‌تان گرم و کودکانی سرخوش و خندان داشته باشید.

منبع

آقای روان‌شناس

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *