آسیب شناسیاختلالات روانیفرزندپروری و رشد
اضطراب جدایی
چرا بعضی کودکان در هنگام دوری از والدین شدیدا مضطرب میشوند؟
![اختلال اضطراب جدایی](https://behdashtravan.com/wp-content/uploads/2018/02/اختلال-اضطراب-جدایی-780x405.jpg)
اختلال اضطراب جدایی
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در مورد جدایی از خانه یا مراقبتکنندگان، اضطراب شدید و نامناسب دارند. کودکان مراحل رشدی را پشت سر هم میگذارند که خیلی از آنها در این مراحل، هنگام جدا شدن از مراقبتکنندگان خود مضطرب و سراسیمه میشوند. اما در اختلال اضطراب جدایی، این هیجانات به مدت طولانیتر از آنچه متناسب با سن باشد، ادامه مییابند. نشانههای اختلال اضطراب جدایی کلاً بر ناراحتی هیجانی که موقعیتهایی را شامل میشود که در آنها از مراقبتکنندگان خود جدا میشوند، استوارند. حتی تصور جدایی موجب اضطراب شدید میشود. کودکان مبتلا به این اختلال در موقعیتهایی که از شخصیتهای دلبستهی خود جدا خواهند شد، اجتناب میکنند. آنها قبل از موقعیتهای روزمره، مانند زمانی که مراقبتکنندهی آنها برای رفتن به محل کار خانه را ترک میکند، یا حتی قبل از به خواب رفتن هنگام شب، بیجهت ناراحت میشوند.
امکان دارد آنها اصرار ورزند که والد کنار آنها بماند تا به خواب روند یا تمنا کنند در تخت والدین بخوابند، که علت آن کابوسهایی است که جدایی را شامل میشوند. ممکن است برخی از این کودکان از خوابیدن هنگام شب در خانهی دوست یا رفتن به اردو یا مدرسه، امتناع کنند. وقتی آنها جدا میشوند، میترسند اتفاق وحشتناکی برای والدین آنها یا خودشان روی دهد. افکار ترسناک آنها میتوانند شدید باشند، مثلاً تصور کنند اگر جدا شوند، مورد آدمربایی قرار خواهند گرفت. آنها برای اجتناب از جدایی، از نشانههای جسمانی مانند دل درد شکایت میکنند که مراقبتکننده را ملزم میدارد کنار آنها بماند. وقتی آنها با شخصیت دلبسته نیستند، هراسناک، تیرهبخت، دلتنگ، غمگین، و از لحاظ اجتماعی کنارهگیر میشوند. آنها همچنین پرتوقع، مزاحم، و نیازمند توجه مداوم هستند. گاهی آنها به قدری به والد میچسبند که اجازه نمیدهند او از جلوی چشم آنها دور شود.
ملاکهای تشخیصی DSM-5 برای اختلال اضطراب جدایی
ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه دربارهی جدایی از کسانُِی که
قسمت A
فرد به آنها دلبسته است. به صورتی که توسط حداقل سه مورد زیر مشخص میشود:
- ناراحتی بیش از حد مکرر هنگام پیشبینی با تجربه کردن از خانه یا از اشخاص دلبسته اصلی.
- نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد از دست دادن اشخاص دلبسته اصلی یا دربارهی وارد شدن صدمهی احتمالی به آنها، مانند بیماری، جراحت، بلایا، یا مرگ.
- نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد واقعهی ناگوار (مثل گم شدن، مورد آدمربایی قرار گرفتن، تصادف کردن، مریض شدن) که موجب جدایی از دلبسته اصلی شود.
- اکراه یا امتناع مداوم از بیرون رفتن، دور شدن از خانه، رفتن به محل کار، یا جای دیگر به علت ترس از جدایی.
- ترس یا بیمیلی مداوم و بیش از حد در مورد تنها یا بدون اشخاص دلبسته اصلی بودن در خانه یا محیطهای دیگر.
- بیمیلی یا امتناع مداوم در خوابیدن دور از خانه یا به خواب رفتن بدون نزدیک بودن به شخص دلبسته اصلی.
- کابوسهای مکرر که موضوعات جدایی را در بر دارند.
- شکایتهای مکرر نشانههای جسمانی (مثل سردرد، دل درد، تهوع، استفراغ) وقتی جدایی از اشخاص دلبسته اصلی روی میدهد یا انتظار میرود.
قسمت B
این ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، حداقل ۴ هفته در کودکان و نوجوانان و معمولاً ۶ ماه یا بیشتر در بزرگسالان ادامه مییابد.
قسمت C
این اختلال، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظهی بالینی در عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی یا زمینههای مهم دیگر عملکرد ایجاد میکند.
قسمت D
این اختلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمیشود. مانند امتناع از ترک کردن خانه به علت مقاومت بیش از حد در برابر تغییر در اختلال طیف اوتیسم: هذیانها یا توهمات مربوط به جدایی از اختلالات روانپریشی: امتناع از بیرون رفتن بدون همراه قابل اعتماد در آگورافوبی: نگرانیها دربارهی بیماری یا صدمهی دیگر که برای افراد مهم دیگر روی دهند در اخلال اضطراب فراگیر: یا نگرانیها دربارهی مبتلا بودن به یک بیماری در اختلال اضطراب بیماری.
میزان شیوع
متخصصان همهگیرشناسی برآورد میکنند که ۱/۴ درصد کودکان اختلال اضطراب جدایی قابل تشخیص دارند و این اختلال در تقریباً یک سوم آنها تا بزرگسالی ادامه مییابد (شِیر، جین، روسیو، والترز، وکسلر، ۲۰۰۶). افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی همچنین بعدها بیشتر در معرض خطر مبتلا شدن به اختلالات اضطرابی و خلقی دیگر، مانند اختلال وحشتزدگی قرار دارند (بیدرمن و همکاران، ۲۰۰۵).
به نظر میرسد که نشانههای اختلال اضطراب جدایی بسته به سن فرد تفاوت دارند. کودکان به دامنهی سنی ۵ تا ۸ سال علایم بیشتری از کودکان ۹ تا ۱۲ سال نشان میدهند. کودکان خردسال میگویند کابوسهای بیشتر و ناراحتی بیش از حد در اثر جدایی دارند. نوجوانان به احتمال بیشتری از نشانههای جسمانی خبر میدهند که اجازهی رفتن به مدرسه را نمیدهند. برخی تحقیقات تفاوتهای جنسی را بیان میدارند، بهطوری که دخترها از فراوانی بیشتر نشانههای اضطراب جدایی خبر میدهند، درحالیکه تحقیقات دیگر الگوی برابر نشانههای اضطراب جدایی را نشان میدهند.
والدین نشانههای کودک را به صورت متفاوت با خود او گزارش میدهند. متخصصان بالینی به احتمال زیاد زمانی کودکان را مبتلا به این اختلال تشخیص میدهند که والدین نشانههای آنها را گزارش دهند. با این حال، والدین و کودکان دیدگاههای متفاوتی را در مورد نشانهها در اختیار میگذارند. والدین به احتمال بیشتری میگویند که کودک نشانههای اختلال را آشکار میسازد، بدین معنی که کودک به احتمال بیشتری مورد تشخیص قرار میگیرد. کودکان به احتمال زیاد ناراحتی درونی را که احساس میکنند، گزارش میدهند. این تفاوتها در دیدگاه، به معنی آن است که متخصصان بالینی هنگام ارزیابی وجود این اختلال در کودک، باید هردو دیدگاه کودکان و مراقبتکنندگان را در نظر بگیرند (آلن، لاولی، هرن، روحه، و اشنایدر، ۲۰۱۰).
منبع:
کتاب: آسیبشناسی روانی
نویسنده: ریچارد پی هالجین – سوزان کراس ویتبورن
مترجم: یحیی سیدمحمدی