آسیب شناسیاختلالات شخصیتروانشناسی شخصیتهوش هیجانی (روابط میانفردی)

اختلال شخصیت نمایشی

تلاش مضاعف برای خودنمایی و جلب‌توجه

شاید جوکر معروف‌ترین شخصیت نمایشی باشد (البته ضداجتماعی را هم به او اضافه کنید)

این افراد تلاشی مضاعف و بیش از حد در جلب‌توجه دیگران دارند و خواهان بودن در کانون توجه به هر قیمتی هستند. اگر موفق به انجام چنین کاری نشوند، پرخاشگر، مضطرب و افسرده می‌شوند و واکنش‌های دراماتیک و افراطی از آنها سر می زند . آن‌ها برخلاف شخصیت وسواسی، محتوای فکرشان به‌شدت کلی و بی جزئیات است.

اختلال شخصیت نمایشی

برخی افراد تمایل دارند خودشان را به‌صورت بسیار شورانگیز و دراماتیک ابراز کنند. چنانچه این تمایلات به‌صورت افراطی صورت گیرند، مبنای اختلال شخصیت نمایشی را تشکیل می‌دهند. اصطلاح نمایشی از کلمه لاتین به معنی «هنرپیشه» به‌دست‌آمده است. افراد مبتلا به این اختلال در رفتار روزمره‌شان، ویژگی‌های نمایشی را نشان می‌دهند. برای مثال، فردی که به این اختلال مبتلاست، امکان دارد در مراسم ازدواج خویشاوندی دور این «نمایش» را اجرا کند که غرق در اشک و شور شوق شده یا در یک مهمانی، از فرد آشنایی با بغل کردن او به‌صورت مبالغه‌آمیز و جلب‌توجه کننده و فریادهای محبت‌آمیز استقبال کند. آنچه افراد مبتلا به این اختلال را از آنهایی که هیجان پذیری مناسب نشان می‌دهند متمایز می‌کند، ماهیت زودگذر حالت‌های هیجانی آنها و این واقعیت است که برای فریب دادن دیگران و نه نشان دادن احساسات واقعی‌شان، از هیجان‌های افراطی استفاده می‌کنند. این اختلال بیشتر در زنان تشخیص داده می‌شود، اما معلوم نیست آیا علت آن این است که در زنان بیشتر شایع است یا به‌این‌علت که کسانی که این برچسب را مقرر می‌کنند، رفتارهای نمایشی را به‌صورت کلیشه‌ای زنانه می‌انگارند.

ویژگی‌های تشخیصی

این تشخیص برای افرادی مقرر می‌شود که طبق پنج مورد زیر یا بیشتر، الگوی فراگیر هیجان پذیری افراطی و توجه خواهی نشان می‌دهند

  • وقتی کانون توجه نیستند، ناراحت می‌شوند
  • تعامل‌های آن‌ها با وسوسه جنسی نامناسب یا رفتار تحریک‌آمیز مشخص می‌شوند
  • ابراز هیجان‌های آن‌ها به‌سرعت تغییر می‌کند و سطحی است
  • برای جلب کردن توجه از ظاهر بدنی استفاده می‌کنند
  • گفتار آن‌ها شدیداً کلی (امپرسیونیستی) و فاقد جزئیات است.
  • آن‌ها خودنما و نمایشی هستند و در ابراز هیجان مبالغه می‌کنند
  • بسیار تلقین‌پذیر هستند
  • روابط را صمیمانه‌تر از آنچه واقعاً هستند، سوءتعبیر می‌کنند

افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی از کانون توجه بودن لذت می‌برند و برای اطمینان از وقوع آن، دست به هر کاری می‌زنند. آن‌ها به ظاهرشان بیش‌ازحد توجه دارند و اغلب آن‌چنان به‌صورت افراطی سعی می‌کنند توجه دیگران را به خودشان جلب کنند که رفتارشان مضحک به نظر می‌رسد. به علاوه، آن‌ها اطواری و عشوه‌گر به نظر می‌رسند، اطمینان خاطر، تحسین، و تأیید دیگران را می‌طلبند، و چنانچه آن را به‌دست نیاورند، عصبانی می‌شوند. آن‌ها ارضای فوری امیالشان را می‌طلبند و حتی با کوچک‌ترین عمل تحریک‌آمیز، معمولاً به‌صورت اغراق‌آمیز، مانند گریه کردن یا غش کردن، واکنش شدید نشان می‌دهند. بااینکه روابط آن‌ها سطحی است، آن را صمیمانه تصور می‌کنند و به آشنایان خود با عنوان دوستان «عزیز» اشاره می‌کنند. آن‌ها به‌راحتی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرند، از بینش تحلیلی بی‌بهره‌اند، و دنیا را به‌صورت کلی (امپرسیونیستی) می‌بینند.

به‌راحتی می‌توانید تجسم کنید که چگونه این نوع رفتارهای نمایشی باعث می‌شوند دیگران از این افراد فاصله بگیرند؛برای همین این افراد روابط نزدیک و متقابل معدودی دارند. با توجه به این تصویر بالینی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی به‌احتمال‌زیاد، سبک دلبستگی ناایمن دارند. آن‌ها به‌طور مداوم جویای حمایت و تأیید همسرشان هستند. (لوپز و برنان،۲۰۰۰).

نظریه‌پردازان شناختی – رفتاری معتقدند افراد مبتلا به این اختلال شخصیت، از فرض‌های اشتباه در برخوردشان بازندگی رنج می‌برند (فریمن، پرتزر، فلمینگ، و سیمون،۱۹۹۰). یکی از عقاید اصلی فرد مبتلا به این اختلال این است که «من بی‌کفایتم و نمی‌توانم خودم از پس زندگی‌ام برآیم». این عقیده باعث می‌شود که آن‌ها فرض کنند لازم است کس دیگری را بیابند که این کاستی را جبران کند (میلون،۱۹۹۱؛ میلون و همکاران،۲۰۰۰). این افراد با رفتار کردن به‌صورتی که کلیشه‌های بیش زنانگی با بیش مردانگی هستند می‌خواهند توجه دیگران را جلب کنند، و باور دارند که این رفتار، دیگران را به تحسین و حمایت وا‌می‌دارد. با توجه به موضع شناختی – رفتاری هیجان‌ها محصول افکار فرد هستند. چنین برمی‌آید که ماهیت کلی شیوه تفکر فرد نمایشی، به حالت‌های هیجانی پراکنده، اغراق‌آمیز، و به‌سرعت متغیر نیز منجر می‌شود. نحوه‌ای که این افراد، مردم و شرایط را ارزیابی می‌کنند نیز خالی از دقت است و در معرض تحریف قرار دارد؛ بنابراین، عقاید آن‌ها می‌تواند به نرخ روز، از یک حالت افراطی به حالت دیگر تغییر کند.

منبع:

کتاب: آسیب‌شناسی روانی
نویسنده: ریچارد پی هالجین – سوزان کراس ویتبورن
مترجم: یحیی سیدمحمدی

برچسب ها

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پژوهش