بهداشت روانفرزندپروری و رشدمتفکران بزرگ
فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری
طبیعت کودک بهترین راهنمای تربیت اوست
فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری
ماریا مونتسوری، عملاً همه توجه خویش را وقف تدریس کودکان کرد. نخستین علاقه حرفهای مونتسوری، عقبماندگی ذهنی بود. او احساس کرد که اگر از روشهای صحیح استفاده شود، این کودکان آموزش پذیر هستند. او به این دلیل که مشاهده کرد کودکان عقبمانده رشدی، از طریق لمس و احساس اشیا بهتر یاد میگیرند، به آنها حروف الفبای چوبی داد تا آنها را با دستهایشان لمس و با آنها بازی کنند. او با چنین روشهایی به آنها خواندن و نوشتن آموخت. نظریههای تعلیم و تربیت او بسیار افراطی و تندروانه محسوب میشد.
نظریه رشد در فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری
علایق او بیشتر عملی بود تا نظری اما جهتگیری نظریاش برگرفته از روسو بود. ما نمیتوانیم کودکان را هر طور که میخواهیم بار بیاوریم زیرا تا حدی تحت تأثیر رسش هستند. یکی از مؤلفههایی مرکزی فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری، مفهوم دورههای حساس اوست.
دوره حساس نظم
در خلال اولین دوره حساس که اصولاً در سه سال اول زندگی است، کودک نیاز شدیدی به نظم دارد، آنها دوست دارند اشیاء را در همان جای خود بگذارند.
دوره حساس توجه به جزئیات
بین ۱ تا ۲ سالگی، کودکان توجه خود را به جزئیات کماهمیت معطوف کی کنند. اگر به آنها تصویری نشان دهیم، بهجای تمرکز بر موضوعی که موردتوجه ماست، به اشیای ریزی که درزمینه تصویر قرار دارند، دقیق میشوند.
دوره حساس استفاده از دستها
بین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی، کودکان بهطور مداوم اشیا را با دست چنگ میزنند. از باز و بسته کردن اشیا، گذاشتن اشیا در جعبهها و ریختن آنها به بیرون، و گذاشتن اشیا روی زمین لذت میبرند. مثلاً کودک چهار ساله از شناسایی اشیا با چشمان بسته و از طریق لمس آنها، لذت میبرد.
دوره حساس راه رفتن
طبق فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری یادگیری راه رفتن نوعی تولد دوم است که در حدود ۱ سالگی رخ میدهد. کودک در این مرحله از یک موجود درمانده، به یک موجود فعال تبدیل میشود.
دوره حساس زبانآموزی
قابلتوجهترین دوره، دوره فراگیری زبان است. اگر کودکان در معرض دو زبان مختلف نیز قرار گیرند هر دو را در حد تسلط فرامیگیرند. فرایند یادگیری زبان شبیه نوعی نقشپذیری است که کودکان از چندماهگی تا ۲٫۵ یا ۳ سالگی (اکتساب زبان بهصورت ناهشیار) بهصورت درونزاد مبتنی بر رسش آمادگی دارند. رشد زبان در مراحل معینی صورت میگیرد، مثلاً همه کودکان بعد از پشت سر گذاشتن غانوغون کردن، به مرحلهای که در آن کلمات را بهکار میبرند، وارد میشوند. سپس مرحله جملههای دو کلمهای و در نهایت به نحو فزایندهای، به ساختار پیچیده جمله، تسلط مییابند. کودکان در ۳ تا ۵ سالگی اکتساب زبان را بهصورت هشیار میآموزند.
تعلیم و تربیت اولیه در خانه
وظیفه ما جهت دادن به یادگیری کودکانمان نیست بلکه فرصت دادن به کودکانمان برای یادگیری آن چیزی است که برای آن حیاتی است. کودک زمانی که خودش یک مهارت را کسب کند احساس آزادی و غرور میکند. کودکان از طریق کار فشرده حالت طبیعی خویش را بازمییابند، مونتسوری این فرایند را بهنجار سازی نامید.
مونتسوری با استوانههایی که سوراخهایی بهاندازه اشیا مختلف داشت کنترل اشتباهات درونی را به کودکان میآموخت. اگر هر کودکی هر استوانه را در سوراخ خودش قرار ندهد یک استوانه، اضافه خواهد آمد. او سپس فکر میکند که این موضوع را خودش چگونه حل کند.
طبق فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری به دلیل آنکه دوره حساس زبان در ۵ سالگی پایان مییابد کودکان خواندن و نوشتن را در ۴ سالگی با شور بیشتری دنبال میکنند. کودکان ۴ ساله نوشتن را زودتر از خواندن یاد میگیرند.
استقلال طلبی ….
همچنین او به استقلالطلبی کودک پاداش میدهد. نظم واقعی از بیرون تحمیل نمیشود بلکه جنبه درونی دارد و از خود کودک به وجود میآید. کودکان اجازه سو رفتار و سو استفاده از مواد آموزشی با همکلاسیهایشان را ندارند. جدا کردن کودکان خاطی از دیگران برای لحظاتی کوتاه توصیه میشود. طبق فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری سو رفتار کودکان حاکی از آن است که آنها از کاری که انجام میدهند راضی و خشنود نیستند.
او معتقد بود، کودک بیشتر از ما به طبیعت علاقه دارد و از تماس نزدیک با آن بیشتر از ما سود میبرد. مونتسوری کودکان را به کشیدن نقاشی آزاد تشویق نمیکرد.
آموزش ابتدایی (۶ تا ۱۲ سالگی). در ۶ یا ۷ سالگی نیازهای رشد کودک تغییر عمدهای مییابد. قبل از این زمان عمیقترین نیاز کودک گسترش قابلیتهای شخصی مانند راه رفتن است. اما اکنون کودک هوشمندتر شده و توجه او به فضای بیرونی جلب میشود و میخواهد همهچیز را در مورد جهان بزرگ بداند. کودکان ۶ تا ۱۲ ساله همچنین دوست دارند که جهان را از طریق دور شدن از خانواده و مدرسه کشف کنند.
آموزش متوسطه. او برای آموزش متوسطه روش خاصی را طرحریزی نکرد اما پیشنهادانی داد. او بر این باور بود که نوجوان دارای نیازی عمیق و شخصی برای بهبود بخشیدن به وضعیت اجتماعی خود است ولی همچنین درگیر تردیدهایی شخصی است که از ویژگیهای این دوره محسوب میشود. کار واقعی برای نوجوانان احساس ارزشمند بودن به ارمغان خواهد آورد.
ارزشیابی
اساسیترین اصل فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری کودک محور است و بر مبنای، عقیده و ایمان به کودک است. موضوع مهم این است که کودک از مرحله عدم وابستگی به مراحل بالاتر قدم بگذارد. فلسفه تعلیم و تربیت مونتسوری به بسیاری از جنبههای عاطفی و بیانکننده دوران کودکی توجه کافی نکرده است. او بازی آزاد و نقاشی آزاد و تخیل را مورد تأیید قرار نمیداد. او در مورد داستان تخیلی نیز اشتباه میکرد و معتقد بود کودک را از واقعیت جدا میکند. هنگامیکه کودکان به یک داستان گوش میدهند آن را خود تفسیر میکنند و صحنهها را در خیالشان شکل میدهند. مونتسوری ممکن است اشتباهاتی داشته باشد اما نقش او در تعلیم و تربیت بسیار بالاست.
پیمان دوستی
۲۴ فروردین ۱۳۹۴