سبک زندگیسرگذشتمتفکران بزرگ
سقراط و عرف عام – قسمت اول
آیا عرف عام و هنجارهای اجتماعی همیشه پایه و اساس درستی دارند؟
در این نوشته نویسنده سعی شده تا در مورد قوانین اجتماعی و عرف عام صحبت کند. در ادامه نیز در مورد برخورد سقراط و عرف عام یا هنجارهای اجتماعی و عاقبت او صحبت میکند.
عرف عام
سقراط و عرف عام : هر جامعهای دربارهی عقاید بایستهی فرد و چگونگی رفتار او برای اجتناب از قرار گرفتن در مظان اتهام و عدم محبوبیت، نظراتی دارد. بعضی از این رسوم اجتماعی بهصورت قانون حقوقی در آمده و صورتبندی صریحی یافتهاند، بقیه آنها بیشتر به شکل شهودی در مجموعه وسیعی از داوریهای اخلاقی و عملی مندرج هستند که «عرف عام» خوانده میشود، عرف عامی که فرمان میدهد چه باید بپوشیم، چه ارزشهای مالیای را برگزینیم، به چه کسی باید احترام بگذاریم، از چه آدابی باید پیروی کنیم، و چه زندگی خصوصیای باید داشته باشیم. شک کردن به این آدابورسوم عجیب، حتی گستاخانه به نظر میرسد. اگر در عرف عام تردید نمیشود، به این دلیل است که داوریهای آن بسیار خردمندانهتر از آن شمرده میشوند که شایسته مداقه و تأمل باشند.
برای مثال، بهندرت خوشایند و قابلقبول است که در جریان مکالمهای معمولی، از عقیده جامعه خود درباره هدف از کار پرسوجو کنیم.
یا از یک زوج تازه مزدوج بخواهیم دلایل اصلی این تصمیم خود را به طی کامل شرح دهند.
یا از گردشگران بخواهیم مفروضات اصلی سفر خود را بهطور مشروح بیان کنند.
عرف عام در زمان یونانیان
یونانیان باستان نیز به همین اندازه رسومی مبتنی بر عرف عام داشتند و به همین اندازه سفتوسخت به آنها عقیده داشتند. در یکی از روزهای تعطیل آخر هفته، درحالیکه در یک کتابفروشی دست دوم در بلومزبری سرگرم وارسی کتابها بودم، به مجموعهای از کتابهای تاریخی برخوردم که در اصل برای کودکان نوشته شده بود و تعداد زیادی عکس و تصویر زیبا داشت. کتابهای این مجموعه عبارت بودند از نگاهی به درون یک شهر مصری بیندازید، نگاهی به درون یک کاخ بیندازید و نگاهی به درون یک شهر یونان باستان بیندازید، که آن را همراه با دانشنامهی گیاهان سمی خریدم.
در کتاب سوم درباره لباس پوشیدن بهنجار در دولت به شهرهای یونان، در قرن پنجم قبل از میلاد، اطلاعاتی وجود داشت.
این کتاب شرح میداد که یونانیها به خدایان زیادی عقیده داشتند، از جمله خدایان عشق، شکار و جنگ، خدایانی که محصول آتش و دریا زیر فرمانشان بود. پیش از شروع هر کاری، آنها در معبد یا عبادتگاه کوچکی در خانه خود در پیشگاه این خدایان دعا میکردند و حیوانات را به افتخار آنها قربانی میکردند. این کار، گران بود: آتنا به یک گاو میارزید، آرتمیس و آفرودیت به یک بز و آسکلپیوس به یک مرغ یا خروس.
بردهداری در زمان یونان باستان
یونانیان نسبت به تملک بردگان خوشبین بودند. در قرن پنجم قبل از میلاد، تنها در آتن، هشتاد تا صد هزار برده وجود داشت، یعنی یک برده به ازای هر سه نفر آتنی آزاد.
یونانیان روحیه نظامیگری شدیدی هم داشتند و شجاعت در میدان نبرد را میستودند. هر مردی تنها زمانی مردی کامل شمرده میشد که بداند چگونه سر دشمن را از بدن جدا کند. سربازی آتنی که به زندگی یک ایرانی پایان میداد (مثل نقاشی، مندرج بر لوحهای در زمان جنگ دوم آتنیها با ایرانیها) رفتاری مناسب و مطلوب انجام داده بود.
زنان کاملاً زیر سلطه همسران و پدران خود بودند. آنها هیچ نقشی در سیاست یا زندگی اجتماعی نداشتند و از حق ارث بردن یا پول داشتن محروم بودند. زنان معمولاً در سیزده سالگی ازدواج میکردند و پدرانشان بدون توجه به سازگاری عاطفی برای آنها شوهر انتخاب میکردند.
سقراط و عرف عام
به نظر معاصران سقراط ، هیچ یک از این امور عجیب نبود. اگر از آنها میپرسیدند دقیقاً چرا خروسها را برای آسکلپیوس قربانی میکند یا چرا قتل برای بافضیلت بودن مردان لازم است، شگفتزده و عصبانی میشدند. این سؤالات همان اندازه ابلهانه به نظر میرسید که بپرسیم چرا بهار پس از زمستان میآید پا چرا یخ سرد است.
ولی فقط دشمنی دیگران نیست که ممکن است ما را از شک کردن در وضعیت موجود باز دارد. میل ما به شک کردن ممکن است درست به همین شدت بهوسیله این احساسی درونی تضعیف شود که رسوم اجتماعی حتماً پایه و اساسی درستی دارند، حتی اگر دقیقا ندانیم این پایه و اساس چیست زیرا بسیاری از مردم مدتی طولانی به آنها پایبند بودهاند، نامعقول به نظر میرسد که جامعه ما بهشدت در عقایدش دچار اشتباه باشد و فقط ما از این امر آگاه باشیم. ما شکهای خود را فرو میخوریم و از گله پیروی میکنیم زیرا نمیتوانیم خود را پیشگام درک حقایق دشواری بدانیم که پیشازاین ناشناخته بوده است.
برای کمک گرفتن بهمنظور غلبه بر ترس و بزدلی خود میتوانیم به سقراط روی آوریم.سقراط و عرف عام یونانیان با هم ارتباط خوبی نداشتند .
در ادامه این مقالات با نوع مواجهه سقراط و عرف عام آشنا میشویم و میبینیم چطور او با ترس عدم محبوبیت مواجه شد
منبع
کتاب: تسلی بخشیهای فلسفه
نویسنده: آلن دوباتن
مترجم: عرفان ثابتی