آسیب شناسیاختلالات شخصیتروانشناسی شخصیتهوش هیجانی (روابط میانفردی)

اختلال شخصیت وابسته چیست؟

الگوی رفتاری وابسته و چسبنده

اختلال شخصیت وابسته : برخی افراد حتی در کوچک‌ترین تصمیمات زندگی‌شان، احساس می‌کنند نیاز به دیگری دارند. آنها حس می‌کنند که عمیقاً نیاز به مراقب دارند و به‌اشتباه فکر می‌کنند که بدون دیگران هیچ هستند. آنها رفتارهای افراطی و شدیدی در برابر طرد شدن دارند، از جمله غم، افسردگی، حملات پانیک ، و اضطراب شدید، عصبانیت، پرخاش، احساس بی‌ارزشی و ….

برخی شخصیت آنها را سریش یا کنه برداشت می‌کنند. آنها در اعتماد کردن مشکل اساسی دارند و معمولاً به افراد ناجوری اعتماد می‌کنند. سوءاستفاده یا استفاده از این افراد مساله‌ی رایجی است، چون این افراد برای نگه‌داشتن دیگران (حتی اگر رابطه خوبی با آن فرد نداشته باشند) در زندگی‌شان و فرار از طرد شدن از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند، هرچند که خودشان دوست دارند دیگران این رفتارشان را از روی ازخودگذشتگی و ایثار برداشت کنند و قدردان آنها باشند و معمولاً درراه موفق نمی‌شوند. مانند هر اختلال شخصیت دیگری این مسائل، زندگیِِ اجتماعی، عاطفی و فردی آنها را مضمحل می‌کند. اولین گام برای بهبود وضعیت آنها افزایش اعتماد به نفس می‌باشد. برای درک شرایط درون­-روانیِ این افراد متن زیر را برای شما تهیه‌کرده‌ایم.

اختلال شخصیت وابسته

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته برخلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، قویاً به سمت دیگران کشیده می‌شوند. بااین‌حال، آن‌ها به‌قدری به دیگران متکی و بی‌اراده هستند که وقتی دیگران از عدم خودمختاری آن‌ها به تنگ می‌آیند، به آنچه خلاف میلشان است، می‌رسند. آن‌ها که از بی‌کفایتی خودشان مطمئن هستند، نمی‌توانند بدون کمکِ دیگران حتی تصمیمات بسیار جزئی بگیرند. برای مثال، امکان دارد مردی بدون مشورت کردن با کسی که با وی زندگی می‌کند نتواند هرروز لباس‌های خود را انتخاب کند. امکان دارد او درزمینه‌های مهم‌تر زندگی، برای اینکه دنبال چه‌کاری بگردد، با چه کسانی دوست شود، و چگونه زندگی‌اش را برنامه‌ریزی کند، به همسر خود متکی باشد.

این افراد از بیرون به چه شکل به نظر می‌رسند؟

دیگران ممکن است افراد مبتلا به این اختلال را «کنه» توصیف کنند. افراد مبتلا با اختلال شخصیت وابسته درصورتی‌که کسانی را در کنار خود نداشته باشند، احساس ناامیدی و رهاشدگی می‌کنند. آن‌ها ازاینکه افراد نزدیک ترکشان کنند، می‌ترسند. آن‌ها نمی‌توانند خودشان فعالیت‌های تازه‌ای را آغاز کنند.احساس می‌کنند اگر کسی اعمال آن‌ها را هدایت نکند، مرتکب اشتباه خواهند شد. آن‌ها برای اجتناب از اینکه موردتنفر واقع شوند، به افراط کشیده می‌شوند- برای مثال، بااینکه می‌دانند نظرهای دیگران گمراه‌کننده هستند، با آن‌ها موافقت می‌کنند. گاهی آن‌ها برای اینکه مورد تأیید دیگران واقع شوند و دوستشان بدارند، مسئولیت‌هایی را تقبل می‌کنند که هیچ‌کسی آن‌ها را نمی‌پذیرد. اگر کسی از آن‌ها انتقاد کند. احساس می‌کنند خردشده‌اند. امکان دارد آن‌ها با تمام وجود خود را درگیر روابطی کنند و بعد از قطع شدن آن، از پای در آیند. این وابستگی مفرط باعث می‌شود آن‌ها فوراً به دنبال رابطه‌ای دیگر بگردند تا این خلأ را پر کنند.

ویژگی‌های تشخیصی

افراد مبتلا به این اختلال، طبق پنج مورد زیر یا بیشتر، نیاز فراگیر و افراطی به مراقبت شدن دارند که به رفتار سلطه‌پذیر، وابستگی، و ترس از جدایی منجر می‌شود.

  • اشکال در تصمیم‌گیری‌های روزمره بدون توصیه و اطمینان خاطر
  • نیاز به دیگران برای پذیرفتن مسئولیت اغلب زمینه‌های زندگی
  • اشکال در ابراز مخالفت با دیگران به علت ترس از دست دادن حمایت یا تأیید
  • اشکال در آغاز کردن برنامه‌ها یا تکالیف به علت اعتمادبه‌نفس پایین در قضاوت یا توانایی‌ها
  • گرایش به کسب محبت و حمایت دیگران به‌صورت افراطی تا حدی که برای انجام دادن کارهایی که ناخوشایند هستند، داوطلب می‌شوند.
  • احساس ناراحتی یا درماندگی به هنگام تنهایی به علت ترس از اینکه نتوانند از خودشان مراقبت کنند.
  • بلافاصله بعد از قطع شدن یک رابطه نزدیک، به دنبال رابطه دیگری برای مراقبت و حمایت شدن می‌گردند.
  • اشتغال ذهنی به ترس از رها شدن به حال خویش برای مراقبت کردن از خودشان

منبع:

کتاب: آسیب‌شناسی روانی
نویسنده: ریچارد پی هالجین – سوزان کراس ویتبورن
مترجم: یحیی سیدمحمدی

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پژوهش